جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ل . [ ل ِ ] (ع حرف ) را. مَر. (نصاب الصبیان ).برای ِ. از برای ِ. بهرِ. از جهت ِ. برون : چو بدره مهر کند مهر اوست للشعرا چو باره داغ کند مهر اوست للزوار. عنصری . گفت ﷲ را، گفت برای خدا. لمصلحة؛ مصلحتی را. ﷲ؛ خدا را، برای خدا. لذلک ؛ لهذا، از برای این . محضاً ﷲ؛ تنها برای خدا.لذاته ؛ لنفسه ، خویشتن را. نصف لی و نصف لک واﷲ خیرالرازقین ؛ نیمی ترا و نیمی مرا و خدا بهترین روزی دهندگان است . || تا. لغایت ِ. تا پایان : لغایت یکسال کامل هلالی . || لام یکی از حروف جارّه است ، و آن برای بیست و دو معنی است ، استحقاق نحو: الحمد ﷲ و اختصاص ، نحو: المنبر للخطیب . و تملیک ، نحو:وهبت لزید دینارا و شبه التملیک ، نحو: جعل لکم من انفسکم ازواجا. (قرآن 72/16). و تعلیل ، نحو: لتکونوا شهداء علی الناس . (قرآن 143/2). و یوم عقرت للعذاری مطیتی . و توکید النفی ، نحو: ماکان اﷲ لیطلعکم . (قرآن 179/3). و آن را لام جحد نیز خوانند، و بدون نفی نیاید. و موافقت الی ، نحو: بان ّ ربّک اوحی لها. (قرآن 5/99). و موافقت علی ، نحو: یَخِرّون َ للأذقان یبکون . (قرآن 109/17). و ان اسأتم فلها. (قرآن 7/17). و موافقت فی ، نحو: و نضع الموازین القسط لیوم القیامة. (قرآن 47/21). و به معنی عند، نحو کتبته لخمس خلون . و آن را لام تاریخ نیز نامند. و موافقت بعد، نحو: اَقِم الصلوة لدلوک الشمس الی غسق اللیل . (قرآن 78/17). و موافقت مع، نحو: فلما تفرّقنا کانی و مالکاً لطول اجتماع لم نبت لیلة معا. و موافقت من ، نحو: سمعت له صُراخاً.و تبلیغ، نحو: قلت له . و موافقت عن ، نحو: و قال الذین کفروا للذین آمنوا لو کان خیراً ما سبقونا الیه . (قرآن 11/46). و صیرورة، و آن را لام العاقبة و لام المآل نیز گویند، نحو: فالتقطه آل فرعون لیکون لهم عدواًو حَزَناً. (قرآن 8/28). شعر: فللموت تغذوا الوالدات سخالها کما لخراب الدهر تبنی المساکن . و قَسم و تعجب معاً، و آن مختص است باسم اﷲ تعالی . مصراع : ﷲ یبقی علی الایام ذو حید. و تعجب فقط در «ﷲ درّه »، و در نداء و استغاثه که بر مستغاث به و مستغاث له داخل شود، نحو قوله شعر: یا للرجال لیوم الاربعاء اما ینفک یحدث لی بعد النهی طربا. و آن هر دو در اصل لام جاره اند، لکن جهة فرق میان مستغاث ٌبه و مستغاث ٌ له ، اول را فتحه و ثانی را کسره دهند و گاهی مستغاث ٌبه محذوف نیز باشد، نحو: یا للماء. و تعدیه ، نحو: ما اضرب زیداً لعمرو. و توکید، و آن زائد باشد، نحو: نزّاعة للشّوی ، و نحو: یرید اﷲ لیبیّن لکم . (قرآن 26/4). و تبیین ، نحو: سقیاً لزید. و قالت هیت لک . || و بعض آن عامل جزم ، و آن لام امر است برای غائب ، نحو: لیستجیبوا. و گاهی بدان مخاطب را امر نمایند، منه قُرِی ٔ قوله تعالی : فلیفرحوا فلتفرحوا. (قرآن 58/10)، بالتاء خطاباً. و گاهی لام امر حذف گردد، کقوله : مصراع : لک الویل حرّا لوجه او یبک من بکی . اَرادَ، لَیَبک و همچنین حذف گردد لام مواجهه ، نحو قوله شعر: قلت لبوّاب ِ لدیه دارها تأذن فانّی حَمؤها و جارها. ارادَ، لتأذن فحذف اللام و کسر التَّاء علی لغة من یقول انت ِ تعلم . و لام الامرِ اذَا ابتَدَات َ بها کانت مکسورة، و ان ادخلت علیها حرفاً من حروف العطف جاز فیه الکسر و التسکین ، کقوله تعالی : و لیحکم اهل الانجیل . (قرآن 47/5). || و بعض ِ آن عمل نکند، و آن هشت است : لام ابتداء، نحو: لَزیدٌ افضل مِن عمرو. و آن بر خبران ّ مشدّده و مخفّفه نیز آید، نحو و ان ّ ربک ّ لیحکم بینهم . (قرآن 124/16) و ان کانت لکبیرةً (قرآن 143/2). و لام زائده ، نحو: اُم الحلیس لعجوز شهربة. و لام تأکید در فعل مستقبل بنون تأکید، نحو: لَیُسجُنَن ،و لیکوناً من الصاغرین . (قرآن 32/12). و لام جواب ، نحو: لوتزیّلوا لعذّبنا الّذین کفروا. (قرآن 25/48). و نحو، و لولا دفع اﷲ الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض . (قرآن 251/2) و نحو تاﷲ لقد آثرک اﷲ علینا. (قرآن 91/12). و جمیع لام توکید صلاحیت جواب قسم دارد. و لام که بر حروف شرط داخل شود جهة ایذان و اشعار، نحو: و لئن قوتلوا لاینصرونهم . (قرآن 12/59). و لام التعریف ، و هی ساکنة و لذلک اُدخلت علیها الف الوصل لیصح الابتداءبها و سقطت الالف بالوصل ، نحو: هو الرجل . و لام که براسماء اشاره لاحق گردد، نحو: تلک و ذلک . و لام تعجب غیر جارّة، نحو: لَطرُف زیدٌ. (منتهی الارب ). l. ل l l l l l
کلمه "ل" در زبان فارسی میتواند به چند شکل مختلف مورد استفاده قرار گیرد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
حروف اضافه: "ل" به عنوان حرف اضافه میتواند به معنی "به" یا "برای" باشد و معمولاً در جملات برای نشان دادن رابطهها استفاده میشود.
مثال: برای مثال به جای "به خانه" میتوان گفت "ل خانه".
نوشتار صحیح: در نوشتن "ل" باید به قواعد املایی توجه شود. این حرف باید به درستی و در جای مناسب خود نوشته شود.
رشتههای مختلف جملات: توجه داشته باشید که "ل" معمولاً در ترکیب با کلمات دیگر قرار میگیرد و باید به قواعد ترکیب واژهها و جملات در زبان فارسی دقت شود.
استخدام در زبان معیار: در زبان معیار فارسی، استفاده از "ل" به عنوان حرف اضافه به صورت "به" رایجتر است و در بسیاری از جملات محاورهای نیز کاربرد دارد.
به طور کلی، "ل" را میتوان به عنوان یکی از اجزای مهم زبان فارسی دانست که با توجه به معانی و کاربردهایش در جملهها، میتواند تأثیر زیادی بر مفهوم جمله داشته باشد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا سه جمله با کلمه "ل" آمده است:
لالهها از زیباترین گلها هستند و در باغچه شکوفا میشوند.
لطفاً کتاب را به آرامی در قفسه قرار بده.
لاکپشتها به خاطر سرعت کمشان همیشه احتیاط میکنند.