جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

lāl
mute  |

لال

معنی: لال . (ص ) زبان گرفته . (برهان ). بی زبان . مقابل گویا. که گفتن نتواند. که گفتن نداند. اَخرَس . گنگ . اَبکم . بکیم . (منتهی الارب ) :
روزی به بدش هر که سخن گفت زبانش
هر چند سخن گوی و فصیح است شود لال .
فرخی .
من جز که به مدح رسول و آلش
از گفتن اشعار گنگ و لالم .
ناصرخسرو.
گاه سخن بر بیان سوارِ فصیحیم
گاه محال و سفه پیاده و لالیم .
ناصرخسرو.
از آن پس کم فصاحت بنده گشته ست
چگونه بنده باشم پیش لالی .
ناصرخسرو.
پسری داشت لال و نابینا پیش آورد که دعا کن . (قصص الانبیاء ص 190). آن پیرزن می آمد و آن پسر لال و زن و کودکی بر دوش گرفته . (قصص الانبیاء ص 191).
بجنب قدر رفیعش مدار انجم پست
به پیش رأی منیعش زبان حجت لال .
انوری .
گوش آن کس نوشد اسرارجلال
که چو سوسن ده زبان افتاد لال .
مولوی .
|| رنگ سرخ . (برهان ). به معنی رنگ سرخ مشترک است میان فارسی و هندی . (غیاث ) :
دو لب چو نار کفیده دو رخ چو سوسن سرخ
دو رخ چو نار شکفته دو لب چو لاله ٔ لال .
عنصری .
|| (اِ) لعل . بلخش . بدخشی . نام جوهری است گرانمایه که رنگ آن سرخ باشد و بهترین اجناس آن از کوه بدخشان حاصل شود و معرب آن لعل است . (جهانگیری ). لعل و آن گوهری است گرانمایه که معدن آن در بدخشان است و به عربی لعل گویند و بعضی گویند لعل معرب لال است . (برهان ). صاحب آنندراج گوید. در رساله ٔ خواص جواهر گفته لعل در روزگار قدیم نبوده وقتی به زلزله کوهی خراب شد و لعل پدیدار آمد و آن گوهر به هفت لون متغایر است و بهترین آنها رنگ رمانی است از این جهت لعل را لال گویند که سرخ است و همچنین لاله و لالکاکه در اصل لال لکا بوده یعنی سرخ سختیان و لالس نوعی از بافته ٔ ابریشمی است سرخ رنگ مخفف لال لاس مرکب از لال مذکور و از لاس که نوعی است از ابریشم فروتر از انواع دیگر. (آنندراج ).
... ادامه
854 | 0
مترادف: 1- ابكم، اصم، الكن، بي زبان، گنگ 2- احمر، سرخ 3- لعل
متضاد: گويا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [مجاز]
مختصات: (ص .)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: lAl
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 61
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
mute | dumb , speechless
ترکی
sesini kapatmak
فرانسوی
muet
آلمانی
stumm
اسپانیایی
silenciar
ایتالیایی
muto
عربی
صامت
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "لال" در زبان فارسی به معنای "خاموش" یا "بی‌صدا" است و می‌تواند به شرایط یا ویژگی‌هایی اشاره کند که در آن فرد یا اشیاء قادر به بیان صحبت یا تولید صدا نیستند. برای نگارش صحیح و استفاده مناسب از این کلمه، به موارد زیر توجه کنید:

  1. نوشتار و املاء:

    • کلمه "لال" به صورت صحیح و بدون هیچ تغییر در املاء نوشته می‌شود.
  2. تلفظ:

    • این کلمه به صورت [lɒːl] تلفظ می‌شود.
  3. جنس واژه:

    • کلمه "لال" یک صفت است و می‌تواند برای توصیف اشخاص یا اشیاء به کار رود.
  4. استفاده در جملات:

    • برای توصیف افراد: "او به دلیل حادثه‌ای تازه لال شده است."
    • برای توصیف اشیاء: "این بلندگو خراب شده و لال است."
  5. امید به تفهیم:

    • توجه داشته باشید که "لال" در برخی متون ادبی و شعر می‌تواند معانی مجازی و عمیق‌تری را نیز منتقل کند.
  6. استفاده در ترکیبات:
    • این کلمه ممکن است در ترکیباتی مانند "لالی" (که به معنی حالت لالی است) به کار رود.

با توجه به این نکات، می‌توانید از کلمه "لال" به صورت صحیح و مؤثر در جملات خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در مدرسه، یکی از شاگردان به دلیل خجالت، لال شده و در کلاس صحبت نمی‌کرد.
  2. وقتی به جنگل رسیدم، صدای دلنشین پرندگان را شنیدم، اما ناگهان سکوتی لال همه‌جا را فرا گرفت.
  3. او به خاطر لال بودنش، همیشه از اعضای خانواده‌اش می‌خواست تا بیشتر با او ارتباط برقرار کنند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری