لامانی
licenseمعنی کلمه لامانی
معنی واژه لامانی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | lamani | ||
عربی | لاماني | ||
واژه | لامانی | ||
معادل ابجد | 132 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | lāmāni | ||
ترکیب | (اسم، حاصل مصدر) [قدیمی] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی لامانی | ||
پخش صوت |
لامانی . (حامص ، اِ) لاف و گزاف و دروغ . (برهان ). گزافه در سخن . منسوب به فریب و دروغ . (غیاث ، از شرح خاقانی ) :
چه سستی دیدی از سنت که رفتی سوی بی دینان
چه تقصیر آمد از قرآن که گشتی گرد لامانی .
سنائی .
سخنت را نه عبارت لطیف و نه معنی
عروس زشت و حلی دون و لاف و لامانی .
خاقانی .
فروکن نطع آزادی برافکن لام درویشی
که با لام سیه پوشان نماند لاف ولامانی .
خاقانی .
واﷲ که مبارکم در این خدمت
دانی تو که نیست لاف و لامانی .
کمال اسماعیل .
|| لابه گری . تملق . تبصبص . چاپلوسی و لابه گری بود. (صحاح الفرس ). اسدی در لغت نامه گوید: «لامانی و لاوه چاپلوسی و لابه گری بود در پذیرفتن و بجا نیاوردن ؟» و بیت ذیل رااز فرخی شاهد می آورد، لکن وافی به مقصود نیست و شعرلامانی در بیت فرخی ظاهراً به معنی احمدا است . رجوع به احمدا شود :
نامه ٔ مانی با نامه ٔ تو ژاژ است
شعر خوارزمی با شعر تو لامانی .
فرخی .
باز از آن خواجه زاده ٔ بی برگ
آنهمه لاف و لام و لامانی .
سنائی .
گهی کاندر بلا مانی خداخوانی به لامانی
چو بازت عافیت بخشد سر از طاعت بپیچانی .
سعدی (در مفردات ).
|| صاحب برهان به معنی چاپلوس و لابه کننده آورده است . || زره پوشی . (برهان ). زره پوشی زیرا که لام زره را گویند. (غیاث ، از مؤید).
lamani
لاماني