جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: لبو. [ ل ُب ُ ] (اِخ ) ژرژ موتن ، کنت دو. ژنرال فرانسوی . مولد فالسبورگ . وی در اَسترلیتز، اسپانی ، و مخصوصاً در اسلینگ معروفیت یافت و لوئی فیلیپ وی را مارشالی فرانسه داد. (1770-1838 م .). چغندرپخته beetroot جذر الشمندر، شمندر أحمر، جذور الشمندر pancar kökü betterave rote beete raíz de remolacha barbabietola
کلمه "لبو" که به معنای چغندر قند (یا چغندر قیمه) در زبان فارسی به کار میرود، دارای قواعد و نکات نگارشی خاصی است که میتوان به آنها اشاره کرد:
نوشتار: کلمه "لبو" به صورت ساده و بدون هیچ علامت نگارشی نوشته میشود و نیازی به کسر یا تنوین ندارد.
قید و صفت: هنگامی که از "لبو" در جملات استفاده میشود، میتوان آن را به عنوان اسم میوه یا سبزی به کار برد. مثلاً: "لبو قرمز است" یا "من لبو میخورم".
جمعبست: در صورتی که میخواهید به چند عدد از آن اشاره کنید، میتوانید از پسوندهای جمع استفاده کنید. به عنوان مثال: "لبوها" یا "چند لبو".
مفهوم و معانی: لازم به ذکر است که "لبو" در برخی مناطق به نوعی چغندر قند نیز اشاره دارد. در قاموسها غالباً به عنوان یک گیاه خوراکی و مخصوصاً در فصل سرما، به خصوص در بازارهای خیابانی دیده میشود.
قواعد تلفظ: این کلمه به صورت "لبو" و با تأکید بر قسمت اول آن تلفظ میشود.
با رعایت این نکات و قواعد، استفاده صحیح از کلمه "لبو" در متون فارسی ممکن خواهد بود.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
لبو یکی از خوراکیهای خوشمزه و رنگی است که در فصل پاییز به ویژه در شب یلدا مورد استفاده قرار میگیرد.
بوی لبو در حال پخته شدن، خاطرات خوش childhood را برایم زنده میکند.
من همیشه لبو را با کمی آبلیمو و نمک میسازم تا طعمش بهتر شود.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر