جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

lubricant  |

لجة

معنی: لجة. [ ل ُج ْ ج َ ] (ع اِ) میانه ٔ آب دریا و معظم آن . (منتهی الارب ). میان دریا. (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن جرجانی ). دورترین موضع دریا. آنجای دریا که آب بیشتری دارد. جایی که آب بسیار باشد. عمیق ترین موضع دریای ژرف . (آنندراج ). ج ، لُجج :
آری به آب نایژه خو کرده اند از آنک
مستسقیان لجه ٔبحر عدن نیند.
خاقانی .
درلجه ٔ عشق جاودانت
شد غرقه ٔ درد آشنایی .
عطار.
کشتی هر که در این لجه ٔ خونخوار افتاد
نشنیدیم که دیگر به کران می آید.
سعدی .
عوبطه ؛ لجه ٔ دریا. عوطب ؛ لجه ٔ دریا. شرم ؛ لجه ٔ دریا. واطة؛ لجه ٔ بلند آب . ملحة؛ لجه ٔ دریا. (منتهی الارب ). || دریا. (نصاب ). || آیینه . || سیم . (منتهی الارب ). || جماعت بسیار. || شش خنج کجین . بکسة، و هی خرقة یدورها الصبی کانها کرة یتقامر بها. (منتهی الارب ).
... ادامه
333 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 33
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
lubricant
عربی
المزلق | مادة التشحيم والتزييت

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری