جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: لخم . [ ل َ ] (اِخ ) ابن عدی بن الحارث بن مرة از کهلان . جدّی جاهلی است . مؤسس قبیله ٔ آل لخم یا لخمیون . پسران وی را امارت حیره و بازماندگان ایشان را که «آل عباد» یا «بنوعباد» نامیده میشوند حکمرانی اشبیلیه بوده است . و هم گروهی از ایشان به صعیدمصر در برّ شرقی و آل ارسلان از لخمیون بسوریه بوده اند. (الاعلام زرکلی ج 3 و الحلل السندسیة ج 2 ص 297). lahakh لاهااخ lakhm lakhm lakhm lakhm lakhm
کلمه "لخم" در زبان فارسی به معنای "لخمه" یا "لخمی" استفاده میشود و به تعریف و توصیف حالتی از فرد یا چیزی اشاره دارد که معمولاً به صورت غیرعادی و غیرمنظم یا به شکلی غیربهداشتی توصیف میشود. برای نگارش صحیح و استفاده از این کلمه، نکات زیر حائز اهمیت است:
نگارش صحیح: کلمه "لخم" باید به همان شکل نوشته شود و از اشتباهات املایی پرهیز شود.
کاربرد کلمه: این کلمه بیشتر در توصیف اشیا، مکانها یا افراد به کار میرود. به عنوان مثال، میتوان گفت: "این مکان خیلی لخم است" یا "او در حالتی لخم و نامرتب دیده میشود."
اجتناب از اشتباهات رفتاری: هنگام استفاده از این کلمه در متون رسمی یا ادبی، دقت کنید که ممکن است بار منفی داشته باشد و به نوعی به تحقیر فرد یا شی اشاره کند.
استفاده در جمله: برای کاربرد بهتر، میتوانید جملات را به شکل زیر بسازید:
"این لباس لخم شده است."
"من از این نظم لخم در اتاق ناراضی هستم."
با رعایت این نکات میتوان از کلمه "لخم" به درستی و در جای مناسب استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او همیشه در هنگام ورزش به دنبال راهی بود تا لخم و متناسب بماند.
در نظرش، لخم بودن نشانهای از سلامتی و نشاط بود.
او با تغذیه سالم و تمرینات منظم، توانست به اندام لخم و زیبایی دست یابد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر