جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: لم . [ل ِم م ] (اِ) (شاید مأخوذ از لِم َ عربی به معنی چرا) در اصطلاح فارسی زبانان ، سرّ پیشه ای . راز صنعتی . سرّامری : لم ّ این کار پیش فلان است ؛ سرّ آن نزد اوست . - برهان لم ّ ؛ مقابل برهان اِن ّ. - لم ّ کاری ؛ فوت و فن آن . بند و گشای آن . سرّ خفی آن . حیله و چاره ٔ خفی ّ آن . حیله و چاره ٔ نهانی آن . راه آن . طریق آن : هر کار لمی دارد؛ طریقی و راهی دارد. - لم کاری دانستن یا ندانستن ؛ شیوه ٔ آنرا، کوک آنرا، طریق اعمال آنرا، حیله ٔ عملی شدن آن را دانستن یا ندانستن . 1- رمز، شگرد، فن، فوت وفن، قلق
2- چرايي، لما
3- فلج، لس trick, loll, lem خدعة، حيلة، مكيدة، براعة، مكر، مزحة، عمل بارع، مجموع أوراق اللعب، عادة خاصة، دور المرء باللعب، طفل وسيم، خدع، احتال، زخرف، وقع في الشرك، زين، رقيق، ماكر lam lam lam justicia lam فوت و فن، حقه، حیله، نیرنگ، زبان بیرون
خدعة|حيلة , مكيدة , براعة , مكر , مزحة , عمل بارع , مجموع أوراق اللعب , عادة خاصة , دور المرء باللعب , طفل وسيم , خدع , احتال , زخرف , وقع في الشرك , زين , رقيق , ماكر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "لم" در زبان فارسی به معنای "نرسیدن به" یا "نرفتن به" است و معمولاً در جملات منفی و در ترکیبهای خاص به کار میرود. برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه عبارتند از:
ترکیب با جملههای منفی: "لم" معمولاً در جملات منفی استفاده میشود. به عنوان مثال: "من لم به خانه برسم."
استفاده در زمانهای مختلف: "لم" به معنی عدم وقوع یک عمل در گذشته است. مثلاً: "من لم به امتحان بروم."
استفاده در زبان ادبی: این کلمه بیشتر در زبان ادبی و متون کهن فارسی یافت میشود و در گفتار روزمره کمتر به کار میرود.
نکات صرفی و نحوی: در ساخت جملات، معمولاً "لم" با فعل ماضی به کار میرود و به نوعی رابطه منفی بین فاعل و فعل را نشان میدهد.
احترام به قواعد نگارشی: در نوشتن، توجه به فضاسازی جمله و ارتباط منطقی بین اجزا ضروری است. جملات باید به گونهای تنظیم شوند که مفهوم به وضوح قابل درک باشد.
در نهایت، استفاده صحیح از "لم" در نگارش و گفتار، قدرت بیان و دقت نثر را افزایش میدهد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
وقتی به خانه برگشتم، با دیدن آن همه یادگاری، لم خوشحالی بر لبانم نشست.
لم زندگی در طبیعت به من آرامش زیادی میدهد و کمک میکند تا استرسهای روزمره را فراموش کنم.
لبخندهای همیشگیاش، لمی از عشق و محبت را در دل من زنده میکند.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: فوت و فن، حقه، حیله، نیرنگ، زبان بیرون