لند
licenseمعنی کلمه لند
معنی واژه لند
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [قدیمی]
مختصات:
(لَ) (اِ.)
الگوی تکیه:
S
نقش دستوری:
بن حال
آواشناسی:
land
منبع:
لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد:
84
شمارگان هجا:
1
دیگر زبان ها
انگلیسی
land
ترکی
kara
فرانسوی
atterrir
آلمانی
land
اسپانیایی
tierra
ایتالیایی
terra
عربی
أرض | قطعة أرض , بلد , يابسة , منطقة , بر , دولة , تهبط الطائرة , قطر , تهبط , تحط , نزل إلي اليابسة , هبط على سطح القمر , صاد , ترسو السفينة عند الشاطئ , وقع , تهبط الطائرة إضراريا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "لند" در زبان فارسی به عنوان یک پیشوند یا پسوند به کار نمی‌رود، اما در برخی از ترکیب‌ها و اصطلاحات ممکن است استفاده شود. به عنوان مثال:
-
در اسم‌های جغرافیایی: مانند "ایران لند" یا "دل لند". این نوع ترکیب‌ها معمولاً به معنای کشوری یا سرزمینی خاص نیستند و بیشتر به‌عنوان عناوین تجاری یا خبری استفاده می‌شوند.
- در اصطلاحات خاص: مانند "بزرگ لند" یا "خور لند" که در برخی از درک‌های محلی یا خنده‌دار به کار می‌رود.
از نظر نگارش، کلمه "لند" باید با دقت در متن به کار برده شود و در صورت نیاز به توضیح بیشتر در مورد معنای آن، می‌توان از توضیحات اضافی استفاده کرد تا از ابهام جلوگیری شود. اگر ترکیب خاص یا عبارتی مدنظر دارید، لطفاً بیشتر توضیح دهید تا پاسخ دقیق‌تری ارائه دهم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا سه جمله با کلمه "لند" ساخته‌ام:
- در روزهای روشن، مردم به پارک لند میروند تا از طبیعت لذت ببرند.
- لند جوانی با دوچرخه‌اش در کنار دریاچه به گشت و گذار پرداخت.
- این پروژه جدید به جهت توسعه و بهبود زیرساخت‌های لند نیازمند همکاری همگان است.