جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: لیل .[ ل َ ] (ع اِ) شب . لیلاة. هو واحد بمعنی جمع، واحدهالیلة. ج ، لیالی ، لیایل . (منتهی الارب ). عشیة. شام . صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: لیل در لغت شب را گویند و بیان آن از حیث اصطلاح علم هیئت ضمن بیان و تفسیرلفظ یوم به طریق مستوفی بیاید - انتهی : تا در بر هر پستی پیوسته بلندی است تا در پس هر لیلی آینده نهاری است . فرخی . کی بود کردار ایشان همسر کردار او؟ کی تواند بود تاری لیل ،چون روشن نهار؟ فرخی . که اوستاد نیابی به ازپدر ز فلک پدر چه کرد همان پیشه کن به لیل و نهار. ابوحنیفه ٔ اسکافی . او بر دوشنبه و تو بر آدینه تو لیل قدر داری و او یلدا. ناصرخسرو. اگر دهر منکر شود فضل او را شود دشمن دهر لیل و نهارش . ناصرخسرو. پیش از من و تو لیل و نهاری بوده ست گردنده فلک ز بهر کاری بوده ست . خیام . خاصه که مهر سپهر گوشه ٔ خوشه گذاشت و آتش گردون گرفت پله ٔ لیل و نهار. خاقانی . اگر نه واسطه ٔ روی وموی او بودی خدای خلق نگفتی قسم به لیل و نهار. سعدی . هر آن شب در فراق روی لیلی که بر مجنون رود لیلی طویل است . سعدی . - لیل ٌ الیل ؛ شب نیک تاریک . لیل لائل ؛ شب نیک تاریک . (منتهی الارب ). - لیل ٌ اغضف ؛ شبی دو چند شبی به درازی . شب تاریک . (منتهی الارب ). - لیل ٌ اقعس ؛ شبی که روز نداند شد از درازی . شب دراز سخت . (منتهی الارب ). - لیل ٌ دامج ؛شب تاریک . (منتهی الارب ). - لیل التمام ؛ درازترین شبهای سال . (منتهی الارب ). - لیل ٌ دامس ؛ شبی سخت تاریک . (منتهی الارب ). - لیل السرار ؛ شب بیست ونهم ماه . (السامی ). - میان لیل و نهار بزرگ شدن ؛ بسیار معاشرت و صحبتها کرده بودن . البس لیل ٌلیلا؛ برچفسید بعض آن بر بعض . (منتهی الارب ). || شوات . چوزه ٔشوات . چوزه ٔ کروان . (منتهی الارب ). بچه ٔ مرغی است که آن را کروان گویند. (منتخب اللغات ). و فی المثل هو اجبن من لیل و قال ابن فارس ان بعض الطیر یسمی لیلا و لااعرفه الا ان النهار و لدالحباری . (منتهی الارب ). || مجازاً سیاه . سیاهی : جهاندیده پیری ز ما بر کنار ز دور فلک لیل مویش نهار. سعدی . 1- شام، شامگاهان، شامگاه، شب، فلق
2- تاريك يوم night, lilly ليل، ظلام، ظلمة، غروب، ليلة lille lille lille lille lille شب هنگام، تاریکی، غروب، برنامه شبانه
کلمه "لیل" در زبان فارسی به معنی شب و تاریکی به کار میرود. همچنین در ادبیات فارسی به ویژه در شعر، واژهای است که به وفور مورد استفاده قرار میگیرد. در مورد این کلمه و قواعد نگارشی، موارد زیر را میتوان مورد توجه قرار داد:
کاربرد کلمه:
"لیل" میتواند به صورت مستقل به معنای شب به کار رود یا در ترکیبهای مختلف با دیگر واژهها مانند "لیل و نهار" (شام و صبح) به کار برود.
قواعد نگارشی:
کلمه "لیل" باید به درستی نوشته شود و از املای نادرست آن پرهیز شود. در نوشتن آن، هیچ گونه علامت اضافی یا تیتر خاصی نیاز نیست.
نکات ادبی:
شاعران و نویسندگان فارسی زبان از "لیل" به عنوان نماد شب، تاریکی، و گاهی نماد راز و رمزی استفاده میکنند. در اشعار، "لیل" میتواند معنای گویای عواطف و احساسات عمیق باشد.
جایگاه در جمله:
"لیل" معمولاً به عنوان اسم مشخص به کار میرود و میتواند در نقش فاعل، مفعول، و یا حتی قید زمان عمل کند.
نکات صرفی و نحوی:
"لیل" به طور کلی یک اسم جمعناپذیر است و به صورت مفرد به کار میرود.
با توجه به این موارد، استفاده صحیح و دقیق از کلمه "لیل" میتواند به غنای نوشتههای ادبی و نثر فارسی کمک کند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا سه جمله با کلمه "لیل" آوردهام:
شبهای لیل، آسمان پرستاره زیبایی دارد که دل هر بینندهای را میرباید.
در ادبیات فارسی، واژه "لیل" به معنای شب و تاریکی است که نمادی از سکوت و آرامش میباشد.
ما در لیل، دور هم جمع شدیم و داستانهای قدیمی را برای یکدیگر تعریف کردیم.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: شب هنگام، تاریکی، غروب، برنامه شبانه
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر