جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mātam
mourning  |

ماتم

معنی: ماتم . [ ت َ ] (از ع ، اِ) مأتم . اندوه . غم . مصیبت . عزا. (ناظم الاطباء). سوک . عزا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مقابل سور. مقابل شادی :
به چاره ز چنگال من دور شد
همی ماتم او را از آن سور شد.
فردوسی .
به دو گفت گشتاسب کاین غم چراست
به یک تاختن درد و ماتم چراست .
فردوسی .
گر از داستان یک سخن کم بدی
روان مراجای ماتم بدی .
فردوسی .
نبینم من آن بدکنش را ز دور
نه هنگام ماتم نه هنگام سور.
فردوسی .
خیز بت رویا تا ما به سرکار شویم
که نه ایشان را سور آمد و ما را ماتم .
فرخی .
اندر آن کشور کو تیغ برآرد ز نیام
کس نپردازد یک روز به سور از ماتم .
فرخی .
سوری تو جهان را، بدل ماتم ، سوری !
زیرا که جهان را بدل ماتم سوری .
لبیبی .
همواره شهنشاه جهان خرم باد
در خانه ٔ بدسگال او ماتم باد.
منوچهری .
پوشید لباس خز ادکن
بر ماتم لاله چرخ اعظم .
ناصرخسرو.
بیا تا کج نشینم راست گویم
که کژی ماتم آرد راستی سور.
انوری .
گیتی سیاه خانه شد از ظلمت وجود
گردون کبود جامه شد از ماتم وفا.
خاقانی .
بر تن ز سرشک جامه ٔ عیدی
در ماتم دوستان دلسوزه .
خاقانی .
نیمی بسوختم دل خاقانی از عنا
نیمی دگر که ماند به ماتم بسوختم .
خاقانی .
از آنم به ماتم که زنده ست نفسم
چو مرد از پسش هیچ ماتم ندارم .
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 284).
بجهت اقامت رسم ماتم در جوار ماتم سرای خاص او مجمعی منعقد ساختند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 454).
روز عاشورا نمی دانی که هست
ماتم جانی که از قرنی به است .
مولوی .
پرس پرسان می شد اندر افتقاد
چیست این غم بر که این ماتم فتاد.
مولوی .
ماتم دوشد و غمم دو افتاد
فریاد که ماتمم دو افتاد.
امیرخسرودهلوی .
- ازرق ماتم ؛ رنگ کبود و سیاه مخصوص عزا :
خاک درین خنبره ٔ غم چراست
رنگ خمش ازرق ماتم چراست .
نظامی .
- به ماتم شدن ؛ سوکواری کردن . عزادار شدن :
همه شهر ایران به ماتم شدند
پر از درد نزدیک رستم شدند.
فردوسی .
دلیران ایران به ماتم شدند
پر از غم به درگاه رستم شدند.
فردوسی .
- به ماتم نشستن ؛ سوکواری کردن . عزاداری کردن :
ز سر برگرفتندگردان کلاه
به ماتم نشستند با سوک شاه .
فردوسی .
وزیر به ماتم بنشست و همه ٔ اعیان و بزرگان نزدیک وی رفتند و از شهامت وی آن دیدم که آب از چشم وی بیرون نیامد. (تاریخ بیهقی ).
- رنگ ماتم گرفتن ؛ سیاه شدن :
تا چشم تو ریخت خون عشاق
زلف تو گرفت رنگ ماتم .
خاقانی .
|| محل گرد آمدن سوکیان و عزاداران و نوحه سرایان . عزاخانه . مجلس ختم . مجلس ترحیم . پرسه . مصیبت سرای . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و اگر بزرگی و محتشمی گذشتی وی به ماتم آمدی . (تاریخ بیهقی ). و دیدم او را که به ماتم بوسهل دیوانی آمده بود. (تاریخ بیهقی ).
گر بود در ماتمی صد نوحه گر
آه صاحب دردرا باشداثر.
عطار.
هرگاه که در ماتم من نوحه گر آید
ماتمزده باید که بود نوحه گر من .
عطار.
... ادامه
1052 | 0
مترادف: پرسه، سوگ، عزا، مصيبت، سوگواري، عزاداري، نوحه گري، اندوه، غم، غصه، حزن
متضاد: عيش، سرور، عروسي سرور، شادي
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: مَٲْتم]
مختصات: (تَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mAtam
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 481
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
mourning | dole
ترکی
yas
فرانسوی
deuil
آلمانی
trauer
اسپانیایی
luto
ایتالیایی
lutto
عربی
حداد حزن | الحداد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ماتم" در زبان فارسی به معنای غم و اندوه عمیق، به ویژه در نتیجه‌ی مرگ و فقدان کسی عزیز، استفاده می‌شود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نحوه‌ی نوشتن: کلمه "ماتم" به صورت صحیح و بدون هیچ‌گونه تغییر به همین شکل نوشته می‌شود.

  2. جنس و عدد: "ماتم" یک اسم جمع‌ناپذیر است و در زبان فارسی به عنوان یک اسم غیرقابل شمارش به کار می‌رود. بنابراین، نمی‌توان آن را جمع بست.

  3. استفاده در جملات: در جملات می‌توان از "ماتم" به صورت‌های زیر استفاده کرد:

    • "پس از درگذشت او، خانواده‌اش در ماتم به سر می‌بردند."
    • "شهر به مدت یک هفته در ماتم بود."
  4. ترکیبات و عبارات: این کلمه معمولاً در ترکیباتی نظیر "ماتم عمیق"، "ماتم سنگین" و "ماتم blacks" استفاده می‌شود.

  5. قواعد نگارشی:

    • هنگام استفاده از "ماتم" در جملات، باید توجه کنید که با توجه به معنای غم‌انگیز آن، لحن و ساختار جمله نیز باید متناسب باشد.
  6. شعر و ادبیات: در اشعار فارسی، "ماتم" به طور معمول برای بیان عواطف و احساسات عمیق به کار برده می‌شود و می‌تواند به عنوان یک نماد از غم و اندوه در نظر گرفته شود.

با رعایت این نکات می‌توان به درستی از کلمه "ماتم" در نوشتارهای فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. پس از درگذشت پدر بزرگ، خانواده به شدت در ماتم و اندوه فرو رفتند.
  2. در روز دهم محرم، مراسم ماتم‌داری برای شهدای عاشورا در تمام نقاط کشور برگزار می‌شود.
  3. چهره او نشان‌دهنده‌ی ماتم و غم عمیق ناشی از فقدان دوستش بود.

واژگان مرتبط: سوگواری، عزاداری، حق بیمه ایام بیکاری، صدقه، سار، قسمت، حصه، مات

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری