جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mādun
sub  |

مادون

معنی: مادون . (ع ص مرکب ) ماسوا و فروتر و پائین تر. (ناظم الاطباء). ماسوا و بمعنی فروتر نیز آمده . (غیاث ) (آنندراج ). زیردست ، مقابل مافوق .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). از ما (آنچه ) + دون (فرودتر) آنچه فروتر است . آنچه فرود است :
جمله بر خودحرام کرده بدی
هرچه مادون کردگار عظیم .
ناصرخسرو.
آنکه کشتستم پی مادون من
می نداندکه نخسبد خون من .
مولوی .
|| (اصطلاح اداری ) به کارمندانی اطلاق می شود که در حوزه ٔ کار و اداره نسبت به فرد یا افراد دیگر شغل و درجه ٔ فرودتر و حقیرتر داشته باشند. آن افراد را نسبت به اینان مافوق گویند. از این روی ممکن است کسی مافوق عده ای و مادون عده ای دیگر باشد.
... ادامه
1183 | 0
مترادف: 1- زيردست، مرئوس 2- پايين، پايين تر، فروتر، كوچكتر
متضاد: مافوق، ماورا
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی، مقابلِ مافوق]
مختصات: (ق .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mAdun
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 101
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
sub | subordinate , puisne , subaltern , subjacent , subservient , behindhand , subject , subordinative , below , infrared
ترکی
madon
فرانسوی
madon
آلمانی
madon
اسپانیایی
madón
ایتالیایی
madonna
عربی
غواصة | تحت بادئة , دون بادئة , ناب , عمل كبديل , الفرعية
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مادون" در زبان فارسی به معنای زیر است:

  1. تعریف: "مادون" به معنای "زیر" یا "پایین‌تر از" است و در ساختارهای مختلف به کار می‌رود. این کلمه معمولاً در ترکیبات یا عبارات علمی و فنی نیز استفاده می‌شود.

  2. استفاده در جملات:

    • مادون منطقه‌ای دیگر از منبع آب قرار دارد.
    • این دما مادون دمای انجماد است.
  3. نوشتار صحیح: در نگارش کلمه "مادون" دقت کنید که با حرف "م" و "د" آغاز می‌شود و هیچ علامت اضافی ندارد.

  4. قواعد نگارشی:

    • در زمان استفاده از "مادون" در جملات، توجه کنید که باید به هم‌خوانی و هم‌خوانی آن با سایر اجزای جمله توجه کنید.
    • مثلاً اگر "مادون" در مورد یک موضوع خاص به کار می‌رود، باید تبعیت معنایی از آن بکند.
  5. نکات:
    • در برخی متون علمی، "مادون" ممکن است در کنار اصطلاحاتی نظیر "فیزیک مادون" یا "حرکت مادون" دیده شود.
    • همچنین، توجه به این نکته که "مادون" در ترکیبات دیگر مثل "مادون قرمز" یا "مادون صوت" نیز به کار می‌رود و مفهوم خاصی از نظر علمی و تکنیکی دارد.

به‌طور کلی، "مادون" کلمه‌ای پرکاربرد و معنایی مشخص در زبان فارسی است که در زمینه‌های مختلف علمی و ادبی به کار می‌رود.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در زیر تابش نورهای مادون قرمز، تصاویر واضح‌تری از اشیاء دیده می‌شود.
  2. این تحقیقات نشان می‌دهد که در فضاهای مادون شهری، کیفیت زندگی افراد تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
  3. تکنولوژی‌های نوین قادرند به آنالیز مواد در سطح مادون نانو بپردازند و ویژگی‌های جدیدی را کشف کنند.

واژگان مرتبط: تابع، پایینی، افسر جزء، زیر دست، وابسته، فرعی، مطیع، فرمانبردار، واقع در زیر، متملق، چاپلوس، سودمند، پست، عقب مانده، بی خبر از رسوم، کهنه، دغل، نارسا، بعدی، مشمول، در خطر، تحت تسلط، تبعی، در زیر، پایین

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری