مارگزیده
licenseمعنی کلمه مارگزیده
معنی واژه مارگزیده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | snake | ||
عربی | ثعبان، أفعى، حية، شخص خائن، شخص غادر، تلوى كالأفعى | ||
ترکی | bir yılan tarafından ısırıldı | ||
فرانسوی | mordu par un serpent | ||
آلمانی | von einer schlange gebissen | ||
اسپانیایی | mordido por una serpiente | ||
ایتالیایی | morso da un serpente | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مارگزیده" یکی از واژههای ترکیبی در زبان فارسی است که به معنای فردی است که از مار گزیده شده است و به طور مجازی به افرادی که تجارب ناخوشایندی داشتهاند و بر اساس آنها دچار احتیاط و هراس میشوند، اطلاق میشود. در اینجا به چند قاعده مهم نگارشی و زبانی درباره این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات میتوانید به نحو احسن از کلمه "مارگزیده" در جملات خود استفاده کنید. | ||
واژه | مارگزیده | ||
معادل ابجد | 287 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
تلفظ | mārgazide | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم، صفت) | ||
آواشناسی | mArgazide | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی مارگزیده | ||
پخش صوت |
مارگزیده . [ گ َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مارزده . آنکه مار او را زده باشد. سلیم . مسلوم . ملدوغ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سلیم . (ترجمان القرآن ) (دهار). لدیغ. (منتهی الارب ) (دهار). ملدوغ . (منتهی الارب ) : کلمه "مارگزیده" یکی از واژههای ترکیبی در زبان فارسی است که به معنای فردی است که از مار گزیده شده است و به طور مجازی به افرادی که تجارب ناخوشایندی داشتهاند و بر اساس آنها دچار احتیاط و هراس میشوند، اطلاق میشود. در اینجا به چند قاعده مهم نگارشی و زبانی درباره این کلمه اشاره میکنم: ترکیب کلمات: "مارگزیده" از دو بخش "مار" و "گزیده" تشکیل شده است. در زبان فارسی، ترکیب واژهها به این صورت رایج است و یک مفهوم جدید را ایجاد میکند. علامت گذاری: هنگام استفاده از این کلمه در متنهای رسمی، باید به قواعد نگارشی و نقطهگذاری توجه شود. به عنوان مثال، اگر در جملهای از این کلمه استفاده کنید، باید دقت کنید که دیگر اجزای جمله نیز به درستی علامتگذاری شوند. اعداد و شمارش: این کلمه به صورت مفرد است و در صورت نیاز به اشاره به چند نفر، میتوان از کلمه "مارگزیدگان" استفاده کرد. مفاهیم مجازی: معانی مجازی این کلمه میتواند در جملات به وضوح بیان شود. به عنوان مثال، "او بعد از تجربهی ناخوشایند در این زمینه، مانند مارگزیده رفتار میکند و از هر کاری احتیاط میکند." با رعایت این نکات میتوانید به نحو احسن از کلمه "مارگزیده" در جملات خود استفاده کنید.
سلیم مارگزیده بود به لفظ عرب
وی از گزیدن ماران دوزخ است سلیم .
سوزنی .
خوی تو دانم حدیث بوسه نگویم
مارگزیده قوام مار ندارد.
خاقانی .
شبی چون شب مارگزیدگان و حالتی چون حالت ماتمرسیدگان . (سندبادنامه ص 183).
شد نوحه کنان درون غاری
چون مارگزیده سوسماری .
نظامی .
تا تریاق از عراق آرند مارگزیده مرده باشد. (گلستان ).
ز تار خسته ٔ گیسوی دلبران ترسد
چنانکه مارگزیده ز ریسمان ترسد.
ملاطاهر غنی (از آنندراج ).
- مثل مارگزیده به خود پیچیدن ؛ کنایه از بی تابی کردن و مضطرب بودن .
- امثال :
مارگزیده از رسن ترسیدن ، مثلی است مشهور، کنایه از این که مظلوم هر بزرگی را ظالم گمان کند. چنانکه گفته ام : ترسد ز سیه رنگ رسن ، مارگزیده . (انجمن آرا). و رجوع به مثل بعد شود.
مارگزیده از ریسمان ترسد ، مثلی است مشهور یعنی کسی که از موذی آزار کشیده باشد همیشه از مثل و تشبیه او خائف می باشد. (آنندراج ).
مارگزیده ازریسمان دو رنگ یا از ریسمان سیاه و سفید یا از پیسه رسن می ترسد . (امثال و حکم ج 3 ص 1387). و رجوع به همین کتاب و دو مثل قبل شود.
snake
ثعبان، أفعى، حية، شخص خائن، شخص غادر، تلوى كالأفعى
bir yılan tarafından ısırıldı
mordu par un serpent
von einer schlange gebissen
mordido por una serpiente
morso da un serpente