جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mānde
remained  |

مانده

معنی: مانده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) توقف کرده . درنگ کرده . متوقف . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
و یا همچنان کشتی مار سار
که لرزان بود مانده اندر سناد.
عنصری (یادداشت ایضاً).
|| منزل کرده . مقیم . || افکار و ملول و تعبناک و خسته و آزرده و فرسوده . (ناظم الاطباء). خسته . کوفته . تعب یافته . ره زده . خسته (معنی متداول امروز) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
از این ماندگان بر سواری هزار
وزان رزمگاه آنچه یابی بیار.
فردوسی .
ببایست برگشتن از رزمگاه
که مانده سپه بود و شب شد سیاه .
فردوسی .
که ما ماندگانیم و هم گرسنه
نه توشه است با ما نه باروبنه .
فردوسی .
سست گشتی تو همانا کز ره دور آمدی
مانده ای دانم بیا بنشین و بر چشمم نشین .
فرخی .
همی دوم به جهان اندر از پس روزی
دوپای پر شغه و مانده با دلی بریان .
عسجدی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
نتابد زپیل و نترسد زشیر
نه از کین شود مانده نز خورد سیر.
اسدی .
بُدم مانده ٔ راه و می خوردنم
بدان بُد که تا ماندگی بفکنم .
اسدی .
شمارنده شد سست و مانده دبیر
دل شاه و لشکر همه خیرخیر.
اسدی .
نبینی که مردم رنجور و مانده از خواب تازه شود و آسایش از خواب یابد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مانده خرد پر دل از رکابم
خسته هنر سرکش از عنانم .
مسعودسعد.
فزونت رنج رسد چون به برتری کوشی
که مانده تر شوی آنگه که بر شوی به فراز.
مسعودسعد.
مانده ٔ غایت است هر جانی
بسته ٔ مدت است هرشخصی .
مسعودسعد.
هرکه از چوب مرکبی سازد
مرکب آسوده دان و مانده سوار.
سنایی .
جان خاقانی ز تف آفتاب و رنج راه
مانده بود آسوده شد در سایه ٔ ظل خدا.
خاقانی .
این زمن طرفه نیست ، من مردم
از چنین پایه مانده ، کی گردم .
نظامی .
مانده را دیدنش مقابل خواب
تشنه را نقش او برابر آب .
نظامی .
رهگذر بود و بمانده از مرض
در یکی گوشه خرابی پر حرض .
مولوی .
درویش راه بیابان کرده بود و مانده و چیزی نخورده . سعدی (کلیات ، گلستان چ مصفا ص 56).
قیمت وصل نداند مگر آزرده ٔ هجر
مانده آسوده بخسبد چو به منزل برود.
سعدی .
تو آسوده برلشکر مانده زن
که نادان ستم کرد بر خویشتن .
سعدی (بوستان ).
هوا گرم و من تشنه ٔ ناصبور
بیابان و خر مانده و راه دور.
امیرخسرو.
زهی سوار که آهوی مانده می گیرد. (ظهوری ، از امثال و حکم ج 2 ص 931). || بقیه . مابقی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
که گوهرفزون زین به گنج تو نیست
همان مانده خروار باشد دویست .
فردوسی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| باقی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : که مهدی فرمان یافت ... شب پنجشنبه هشت روز مانده از محرم . (تاریخ سیستان ). || بایت : غذای مانده . (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). که مدتی بر آن گذشته باشد. || (اِ) ترکه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). میراث .ارث :
بخشش او را وفا نداند کردن
مانده ٔ اسکندر و نهاده ٔ قارون .
فرخی (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| فرزند. قوم . خویشاوند :
تو این ماندگان مرا شاد دار
ز رنج و بد دشمن آزاد دار.
فردوسی .
|| (ن مف ) بی بهره . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). محروم . || زنده . حی . در حال حیات : به برکات تربتهای مشایخ ماضی و به همتهای مشایخ و عزیزان مانده آن بلا دفع کرده است . (اسرارالتوحید ص 30).
وگر شبدیز نبود مانده برجای
بجز گلگون که دارد زیر او پای .
نظامی .
ای به ازل بوده و نابوده ما
وی به ابد مانده و فرسوده ما.
نظامی .
|| زیاد آمده . (ناظم الاطباء). || (اصطلاح حسابداری ) تفاوت جمعدریافتی و پرداختی یک تجارتخانه (از واژه های نو فرهنگستان ایران ).
- مانده ٔ بدهکار ؛ چون دریافتی بیش از پرداختی باشد، مانده را بدین اسم خوانند.
- مانده ٔبستانکار ؛ چون پرداختی بر دریافتی فزونی داشته باشد مانده را بدین نام خوانند.
|| مرخص شده . (ناظم الاطباء).
... ادامه
498 | 0
مترادف: 1-اسم 2- الباقي، باقي، باقيمانده، بقيه، تتمه 3- تفاوت 4- دنباله 5- بازمانده، خسته، درمانده، عاجز، فرسوده، كوفته 6- مقيم 7- باقي 8- بيات
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت)
مختصات: (دِ) (ص مف .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: mAnde
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 100
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
remained | remaining , stale , fatigued , fagged , tired , forworn , residuary , weary , worn-out , remains
ترکی
geriye kalan
فرانسوی
restant
آلمانی
übrig
اسپانیایی
restante
ایتالیایی
residuo
عربی
بقي
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مانده" در زبان فارسی به چندین صورت و در شرایط مختلف به کار می‌رود. در زیر به قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. معنی و کاربرد:

    • "مانده" می‌تواند به معنای باقی‌مانده یا چیزی است که باقی مانده است، باشد. به عنوان مثال: «غذای مانده» به معنای غذایی است که پس از یک وعده باقی مانده است.
    • همچنین می‌تواند به معنای کسی که در جایی باقی مانده یا به نوعی در جا مانده باشد.
  2. نکته‌های نگارشی:

    • "مانده" به عنوان صفت، معمولاً قبل از اسم قرار می‌گیرد: مانند "کتاب مانده" یا "غذای مانده".
    • در نوشتن ادبیات یا متون ادبی، ممکن است "مانده" به صورت توصیفی نیز به کار رود: مانند "دلی مانده و بی‌قرار".
    • این کلمه همچنین در ترکیب‌های خاصی نیز به کار می‌رود، مانند "مانده به حال خود" یا "مانده بر زمین".
  3. فارغ از قاعده‌ی عمومی:

    • به صورت خاص، این کلمه تحت تأثیر قواعد صرف و نحو کلمات دیگر قرار نمی‌گیرد و به صورت مستقل به کار می‌رود.
  4. جایگاه در جمله:
    • "مانده" می‌تواند در موقعیت‌های مختلفی از جمله قرار گیرد، اما معمولاً در مکالمات و جملات روزمره، به منظور توصیف و بیان وضعیت استفاده می‌شود.

با توجه به کاربردهای این کلمه، استفاده صحیح از آن نیاز به دقت در فهم مفهوم زمینه‌ای دارد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. بعد از یک روز پرمشغله، انرژی‌ام تمام شده و فقط چند ساعت برای استراحت مانده است.
  2. در کتابخانه، تنها چند کتاب قدیمی مانده که به ندرت کسی سراغ آن‌ها می‌رود.
  3. با وجود اینکه چند سال از آن حادثه گذشته، هنوز هم خاطراتش در ذهنم مانده است.

واژگان مرتبط: باقی مانده، کهنه، بیات، مبتذل، پر زور وکهنه، بوی ناگرفته، سیر، بیزار، زده شده، باخستگی، وامانده، وارث طبقه دوم، موصی له، رسوبی، خسته کننده، کسل، فرومانده، خسته و کوفته، زهوار در رفته، مندرس، ماندن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری