جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mawa  |

مأوا

معنی: مأوا. [ م َءْ ] (ع اِ) جای بودن و با لفظ دادن و ساختن و گرفتن و به مأوا شدن مستعمل . (آنندراج ). مسکن و منزل و خانه و لانه و جایگاه و مقام و جای اقامت و مکان و جای سکونت . (ناظم الاطباء). رسم الخطی از مأوی :
چنان پندارد آن مسکین در اینجا
کزین خوشتر نباشد هیچ مأوا.
ناصرخسرو.
هر زمان این شاهباز ملک را
ساعد اقبال مأوا دیده ام .
خاقانی .
در سیه کاری چو شب روی سپید آرم چو صبح
پس سپید آید سیه خانه به شب مأوای من .
خاقانی .
در این ژرف صحرا که مأوای ماست
خورشهای ما صید صحرای ماست .
نظامی .
گذشت از شما کیست از دام و دد
که دارد در این دشت مأوای خود.
نظامی .
ز رحمت بر او شب نیارست خفت
به مأوای خود بازش آورد و گفت ...
سعدی (بوستان ).
و رجوع به مأوی شود.
- هشت مأوا ؛ هشت بهشت . هشت مأوی :
آن خط بیاموزتا برآیی
از چاه سقر تا به هشت مأوا.
ناصرخسرو (دیوان ص 42).
و رجوع به هشت بهشت و هشت مأوی شود.
... ادامه
459 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 48
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
mawa
عربی
موا

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری