جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mote(a)marred
wayward  |

متمرد

معنی: متمرد. [ م ُ ت َ م َرْ رِ ] (ع ص ) سرکش و نافرمان و بغی . (غیاث ) (آنندراج ). سرکش و پیشی گیرنده . (منتهی الارب ). ستنبه . (دستوراللغة) (زوزنی ). شوخ . (از لغتنامه مقامات حریری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). گردن کش . طاغیه . خودکامه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سرکش و پیشی گیرنده و یاغی و نافرمان . (ناظم الاطباء) : رکن الدنیا والدین غیاث الاسلام والمسلمین قامعالعداة والمتمردین ... (سندبادنامه ص 8). و رجوع به تمرد شود. || جبار. دش خدای . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)[ : ومما یوجد لفیثا غورس من الکتب ] کتاب الارثما طیقی کتاب الالواح ... رسالة الی متمرد سقلیة . (عیون الانباء ج 1 ص 43). || بی ریش . (ناظم الاطباء).
... ادامه
434 | 0
مترادف: صفت سركش، طاغي، عاصي، عصيانگر، گردن كش، متجاسر، ياغ، ياغي
متضاد: رام، مطيع
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی: متَمرّد]
مختصات: (مُ تَ مَ رِّ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WWWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: motemarred
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 684
شمارگان هجا: 4
دیگر زبان ها
انگلیسی
wayward | unruly , rebellious , disobedient , fractious , intractable , contumacious , malcontent , malignant
ترکی
asi
فرانسوی
rebelle
آلمانی
rebellisch
اسپانیایی
rebelde
ایتالیایی
ribelle
عربی
انفصام شخصيه
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

واژه "متمرد" به معنای کسی است که به فرمان یا قانون خاصی تن نمی‌دهد و در واقع به نوعی نافرمان یا سرکش است. در زیر برخی از نکات نگارشی و قواعد فارسی مربوط به این کلمه آورده شده است:

  1. نحوه نوشتن:

    • "متمرد" با حروف فارسی نوشته می‌شود و از حروفی چون م، ت، م، ر و د تشکیل شده است.
  2. نوع کلمه:

    • "متمرد" صفت است و می‌تواند به عنوان توصیف‌کننده‌ای برای یک اسم استفاده شود. به عنوان مثال: "کودک متمرد".
  3. صرف و تنوع:

    • این کلمه می‌تواند به صورت‌های مختلفی بسته به لحن و نوع جمله به کار رود، اما در حالت ساده به صورت "متمرد" باقی می‌ماند.
  4. معادل‌های دیگر:

    • بسته به متن، ممکن است از واژه‌هایی مانند "نافرمان"، "سرکش" یا "مخالف" نیز برای بیان مفهوم مشابه استفاده شود.
  5. ترکیبات:

    • می‌توان این کلمه را به صورت ترکیبی نیز به کار برد. به عنوان مثال: "متمردینی" یا "متمردانه".
  6. جملات مثال:
    • "او همیشه متمرد است و به راحتی از قوانین پیروی نمی‌کند."
    • "سازمان تلاش می‌کند تا با متمردانی که قوانین را نقض می‌کنند، مقابله کند."

این نکات می‌تواند به درک و استفاده صحیح از کلمه "متمرد" در نوشتار فارسی کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. علی به دلیل رفتار متمردش در مدرسه، مجبور شد با مشاور گفتگو کند.
  2. رفتار متمردانهٔ او باعث شد که خانواده‌اش نگران آینده‌اش شوند.
  3. در داستان، قهرمان متمرد تصمیم می‌گیرد تا علیه ظلم سر به شورش بگذارد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری