جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: متین . [ م َ ] (ع ص ) درشت و استوار. (از منتهی الارب ). استوار. (دهار) (مهذب الاسماء). استوار و محکم . (آنندراج ) (غیاث ). محکم و استوار و سخت و درشت . (ناظم الاطباء).پخته کار. رزین . متقن . مبرم . مستحکم . سخت قوی . سخت نیرومند. استوار. صلب . سخت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و املی لهم ان کیدی متین . (قرآن 183/7). ان اﷲ هوالرزاق ذوالقوة المتین . (قرآن 58/51). رایش چنانکه لفظ بزرگان بود متین عزمش چنانکه بازوی گردان بود قوی . فرخی . عزمش چو عزم و حجت پیغمبران درست رایش چو رأی دولت نیک اختران متین . فرخی . گر مرا فرموده بودی خسرو بنده نواز بهتر از دیوان شعرت پاسخی کردم متین . منوچهری . یگانه گشته از اهل زمانه به الفاظ متین و رای متقن . منوچهری . نعمت فردوس یک لفظ متینش را ثمر گنج باد آورد یک بیت مدیحش را ثمن . منوچهری . مغرور به حول و قوت قدرخان و کثرت مدید و بأس شدید و حبل متین و بسطت و تمکین او. (ترجمه ٔ تاریخ بیهقی ایضاً ص 297). قران بود و شمشیر پاکیزه حیدر دو بنیاد دین متین محمد. ناصرخسرو. چه سخن نیکو و متین رانده اند و بر ایراد قصه اقتصار نموده . (کلیله و دمنه ). قرآن شفا شناس که حبلی است بس متین سنت نجات دان که صراطی است مستقیم . خاقانی . زیر طناب خیمه ات عرش خمیده رفت و گفت ای خط جدول هدی حبل متین دیگری . خاقانی . ناصرالدین به حزمی متین و قدمی ثابت آن حمله را رد کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 150). موصوف به رای رزین و حزم متین . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ایضاً ص 279). 1- باوقار، جاافتاده، سنگين، موقر
2- استوار، محكم، پابرجا، رزين
3- فرهيخته، خليق جلف، سبك placid, sedate, sober, serene, steady, firm, staid, demure, steadfast, self-possessed, matin هادئ، رائق، صاف، ساكن، مسالم، وديع mateen mateen mateen mateen mateen ارام، راحت، جدی، ملایم، هوشیار، عاقل، سنگین، بهوش، بی سر و صدا، ساکت، صاف، روشن، ثابت، مداوم، پی در پی، محکم، سفت، سخت، راسخ، فروتن، ثابت قدم، خونسرد، خود دار
کلمه "متین" در زبان فارسی به معنای پایدار، با ثبات و با وقار است و به ویژه در توصیف شخصیت یا رفتار افراد مورد استفاده قرار میگیرد. در زیر چند نکته نگارشی و قواعد فارسی مرتبط با این کلمه آورده شده است:
نحوه نوشتار: کلمه "متین" با "م" شروع میشود و "ت" و "ی" و "ن" در انتها دارد. این کلمه باید به صورت درست و خوانا نوشته شود.
نقطهگذاری: اگر "متین" در وسط جمله قرار گیرد، باید توجه شود که اگر نیازی به نقطهگذاری باشد، با توجه به ساختار جمله، نقطهگذاری انجام شود. مثلاً: «او انسانی متین است.»
استفاده از حروف چسبیده: در نوشتار فارسی، کلمات باید به هم چسبیده نوشته شوند، بنابراین باید با دقت به فاصلهها توجه شود، مثلاً: «متین و با وقار» بهجای «متین و با وقار».
جنس و عدد: "متین" صفتی است که به صورت مذکر و مؤنث یکسان استفاده میشود و در جمع نیز به "متینها" تغییر میکند.
نقش گرامری: "متین" میتواند به عنوان صفت در جمله استفاده شود. مثلاً: «او متین و با اعتماد به نفس است.»
استفاده در متون ادبی: "متین" به عنوان یک واژه کلیدی در متون ادبی نیز میتواند مورد توجه قرارگیرد. به خصوص در توصیف شخصیتها در شعر و نثر.
اگر سوال خاصی درباره کلمه "متین" دارید یا نیاز به مثالهای بیشتر هستید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
متین همیشه در بحثها نظرات خود را با آرامش و حوصله بیان میکند.
او یک شخصیت متین دارد که باعث میشود دوستانش به راحتی به او اعتماد کنند.
در مراسم عروسی، رفتار متین و مؤدب او توجه همه را جلب کرد.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: ارام، راحت، جدی، ملایم، هوشیار، عاقل، سنگین، بهوش، بی سر و صدا، ساکت، صاف، روشن، ثابت، مداوم، پی در پی، محکم، سفت، سخت، راسخ، فروتن، ثابت قدم، خونسرد، خود دار
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر