جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مجرا. [ م َ ] (ع اِ) مَجری ̍ جای روان شدن و جای جاری شدن . (غیاث ) (آنندراج ). محل جریان و محل روان شدن . (ناظم الاطباء). و رجوع به مجری شود. - باد مجرا ؛ در شاهد ذیل مجرای باد، و مراد از باد نفحه یا دمی است که از آستین مریم وارد شد و نطفه ٔ عیسی در رحم وی تکوین یافت : به مهد و راستین و حامل بکر به دست و آستین باد مجرا. خاقانی . - مجرای آب ؛ جایی که آب از آن عبور می کند. - مجرای بول ؛ راهی که کمیز از آن از آبدان بیرون می آید. (ناظم الاطباء). و رجوع به مجری شود. - مجرای ماء ؛ محل گذر آب . (ناظم الاطباء). - مجرای نهر ؛ بستر رودخانه . || نار و ناودان . || نهر و آبگذر. (ناظم الاطباء). راه آب : چندان برون رانده سپه کاتش گرفته فرق مه نه باد را بر خاک ره نه آب مجرا داشته . خاقانی . به تیشه روی خارا می خراشید چو بید از سنگ مجرا می تراشید. نظامی . || معبر و راه . || قنات و کاریز. || هدف و نشانه . (ناظم الاطباء). - مجرا بستن ؛ نشانه گذاشتن برای توپ و جز آن . || یک منزل و یک مرحله از سفر. || مسافتی که کشتی در مدت بیست و چهار ساعت می پیماید. (ناظم الاطباء). || به اصطلاح بعضی متأخرین هندوستان ملاقات امرا و سلام و تسلیمات را گویند. (غیاث ) (آنندراج ). || نام حرکت رَوی . (غیاث ) (آنندراج ). و رجوع به مجری (اصطلاح قافیه ) شود. 1- آبراه، جو، راه، كانال
2- مسير، گذرگاه
3- سوراخ، منفذ
4- شيوه عمل، روش duct, conduit, channel, canal, tube, flume, spiracle, aqueduct, foramen, gullet, gully, runway, strand, the conduit قناة، أنبوب، نقل بأنبوب، وريد kanal conduit leitung conducto condotto خط سیر، مجرای لنف، لوله کوچک، لوله، مجرای اب، مجرای سیم، لوله اب، اب گذر، کانال، ترعه، مجرای فاضل اب، دریا، ورودی و خروجی مجرایی، کاریز، ابراه، زه اب، مجراي فاضلاب، لامپ، تونل، نای، نی، قنات، دره تنگ، ناودان، جوی اسیاب، سوراخ تنفس، کانال یا مجرای اب، روزنه، ثقبه، مخرج، مری، گلو، راه آب، ابکند، دره کوچک، کارد، باند فرودگاه، رد پا، راهرو، رشته، لایه، ساحل، بندرگاه
کلمه "مجرا" در زبان فارسی به معنای راه، جریان یا مسیر است و ممکن است در زمینههای مختلف همچون فیزیک، مهندسی، یا حتی ادبیات به کار رود. در اینجا به برخی نکات قواعدی و نگارشی درباره این کلمه اشاره میکنم:
نحوه نوشتن: "مجرا" بدون هیچ گونه تغییر نگارشی و به صورت ساده نوشته میشود.
شکل جمع: این کلمه معمولاً به صورت مفرد به کار میرود، اما در موارد خاص میتوان آن را به صورت جمع "مجاری" نیز به کار برد.
جایگاه در جمله: "مجرا" میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا منصوب در جملات مختلف استفاده شود. به عنوان مثال:
"مجرا آب را هدایت میکند." (فاعل)
"ما از مجرا استفاده کردیم." (مفعول)
استفادههای تخصصی: در متون علمی و فنی، این کلمه معمولاً در کنار واژههای دیگر قرار میگیرد، مانند "مجراهای آب"، "مجراهای گاز"، و غیره.
نکات نگارشی: در متون رسمی و ادبی، همواره باید دقت شود که کلمه در جای درست و با معنی صحیح استفاده شود. همچنین اگر این کلمه در نوشتههای ادبی به کار رود، باید دقت کرد که معنای خاص آن در متن روشن باشد.
اگر سوال خاصی در مورد نحوه استفاده یا کاربرد این کلمه دارید، خوشحال میشوم که کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
مجرای آب در شهرهای بزرگ باید بهطور منظم تمیز شود تا از بروز سیلاب جلوگیری شود.
پزشک با استفاده از دوربین ویژهای وضعیت مجرای گوارش بیمار را بررسی کرد.
این طرح جدید، مجرای ارتباطی میان محققان و صنعت را تسهیل خواهد کرد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر