جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mohtašam

محتشم

معنی: محتشم . [ م ُ ت َ ش َ ] (اِخ ) (میرزامحتشم قائنی ) به گفته ٔ نصرآبادی در تذکره فرزند میرزا هادی است و ایشان از اکابر قائن خراسانند. آباء ایشان همگی فاضل بوده اند چنانکه میرزا کافی عم مشارالیه در عهد خود در میان فضلا مثل جناب شیخ بهاءالدین محمد و سایر علما به فضیلت مشهور بوده است و با وجود فضایل مذکور به حیثیات مثل شعر و انشاء و معما آراسته بود سپس نصرآبادی می افزاید که مجموعه ٔ نظمی از مرحوم مذکور به نظر فقیر رسید که قصاید قدما در زمان حیات شیخ سعدی انتخاب شده و در حاشیه ٔ آن در حل اشعار مشکله تحقیق ... که حد هیچ سخن فهمی نیست . فقیر به خدمت میرزا هادی رسیده با اینکه عادت به کوکنار داشت و افراطی هم در آن واقع میشد هنگام صحبت از علوم عقل و نقل و نثر و نظم کمال مهارت و آگاهی داشت . میرزا محتشم هم از علوم ظاهر بهره دارد خصوصاً علم هندسه و نجوم چنانچه احکام غریب از او ملاحظه میشد. شعرش این است :
خلوت ناز تو بر خیل ملک در بسته است
گردش چشم تو راه دور ساغر بسته است
خون ز پروازش چو مرغ نیم بسمل میچکد
نامه ٔ شوقی که بر بال کبوتر بسته است
من هلاک آن کمر، هر جا خیال نازکیست
مأخذش آن است اما یار بهتر بسته است
مبتلای رنج باریکیست از دوران چرخ
هرکه همچون رشته دل بر جمع گوهر بسته است .
(تذکره ٔ نصرآبادی ص 191).
... ادامه
742 | 0
مترادف: 1- جليل، باحشمت، شكوهمند، شوكتمند، محترم، مهتر، بزرگ 2- توانگر، ثروتمند، متمول
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی]
مختصات: (مُ تَ شَ) [ ع . ] (اِفا.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 788
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
سادة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "محتشم" در زبان فارسی به معنای باحیا و با وقار است. در زیر به چند نکته نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نوشتار صحیح: این کلمه باید به صورت "محتشم" نوشته شود و از املای آن نباید استفاده نادرست شود.

  2. نوع کلمه: "محتشم" صفت است و می‌تواند به عنوان وصف برای افراد یا موضوعات با ویژگی‌های خاص به کار رود.

  3. جملات مثال:

    • او فردی محتشم و باوقار است.
    • مراسم با حضور مهمانان محتشم برگزار شد.
  4. قواعد صرفی: این کلمه ممکن است در ترکیب با اسم‌های دیگر به‌کار رود و می‌تواند به صورت جمع نیز استفاده شود مانند "محتشمان".

  5. توجه به محتوای کلام: هنگام استفاده از این کلمه، دقت کنید که به بافت و زمینه جملات شما تناسب داشته باشد و نگرش مثبت و احترام‌آمیز به فرد یا موضوع مورد نظر منتقل کند.

به‌طور کلی، استفاده مناسب و به‌جا از کلمات موجب غنای متن شما خواهد شد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. محتشم با لباس‌های سنتی و زیبا، در میان جمعیت جلب توجه می‌کند.
  2. رفتار محتشم او در مهمانی، همگان را تحت تأثیر قرار داد و مورد تحسین قرار گرفت.
  3. در شعرهایش، روح محتشم به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده است.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری