جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×
×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
پیوستن به لام تا کام

زیر مجموعه ها


سوالات متداول

×
×

heritage  |

محنت خور

معنی: محنت خور. [ م ِ ن َ خوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب ) خورنده ٔ محنت . تحمل کننده ٔ رنج و سختی . غمخور. اندوه خور. که سختی و رنج برد. که بدبختی و آفات تحمل کند :
بیا ساقی آن می که محنت بر است
به چون من کسی ده که محنت خور است .
نظامی .
556 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1304
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
heritage
عربی
تراث | ميراث , إرث , تركة

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

محنت سرا

محنت سرا. [ م ِ ن َ س َ ] (اِ مرکب ) محنت کده . محنت آباد. خانه ٔ غم و اندوه . غمکده . ماتمکده .

محنت رقم

محنت رقم . [ م ِ ن َ رَ ق َ ] (ص مرکب ) نوشته و رقمی قرین اندوه و غم و

محنت زای

محنت زای . [ م ِ ن َ ] (نف مرکب ) که اندوه و رنج زاید. محنت آور. که درد و غم آرد

محنت زده

محنت زده . [ م ِ ن َ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) ممتحن . محنت رسیده . دردمند. بدبخت . آزرده

محنت بر

محنت بر. [ م ِ ن َ ب َ ] (نف مرکب ) برنده و زایل کننده ٔ محنت . غم زدا. اندوه بر : بیا

محنت بار

محنت بار. [ م ِ ن َ ] (نف مرکب ) اندوه بار. سختی آور. رنج آور. نکبت بار. سخت . پرمشقت .

جعبه لام تا کام

لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر
سفارش تبلیغات

تبلیغات توضیحی

عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات موضوعی

  1. ایدئولوژی زندگی تو چیه ؟ لایو با سیدمحمدعرشیانفر
  2. خرید دوره پولسازی

تبلیغات تصویری