جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مخلص . [م ُ ل ِ ] (ع ص ) اخلاص کننده . (غیاث ) (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بی ریا و سمعه ٔ در عمل . خالص و صاف و پاک و بی غش و صادق و دوست حقیقی و بی نفاق و مطیع و فرمانبردار. (از ناظم الاطباء). صمیم . بی ریا: سلطان آن فرمود در باب من بنده ٔ یگانه ٔ مخلص بی خیانت که از بزرگی وی سزید. (تاریخ بیهقی ). مرمرا در میان قافله بود دوستی مخلص و عزیزو کریم . ناصرخسرو. و امیدهای بندگان مخلص در آنچه دیگر اقالیم عالم در خطه ٔ ملک میمون خواهد افزود. (کلیله و دمنه ). غایت نادانی است ... توقع دوستان مخلص بی وفاداری . (کلیله و دمنه ). بنده ٔ مخلص و خادم متخصص احمدبن عمربن علی ... (چهارمقاله ٔ عروضی چ دانشگاه ص 5). این مرا زائر، آن مرا عاید این مرا مخلص آن مرا دلدار. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 203). که بسا مخلصا که شربت زهر نوش کرد از برای همدردی . خاقانی (دیوان ایضاً ص 807). به گناهی ز مخلصان مازار کاهل اخلاص خود گنه نکنند. خاقانی (ایضاً ص 860). و عقاید ضمایر بندگان مخلص ... هر لحظه مستحکم تر است . (سندبادنامه ص 10). و از بندگان مخلصت شمارد. (گلستان ). رازی که نهان خواهی ، با کسی در میان منه اگر چه آن دوست مخلص باشد (گلستان ). دوش مرغی بصبح می نالید عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش یکی از دوستان مخلص را مگر آواز من رسید به گوش . سعدی (گلستان ). سخنی بی غرض از بنده ٔ مخلص بشنو ای که منظور بزرگان حقیقت بینی . حافظ. || بنده ای که با اخلاص خدا را عبادت کند، و به وی شرک نیاورد و از معاصی دور باشد. (از تعریفات جرجانی ). بنده ای که در دین خود خالص بود و خدا وی را برگزیده باشد. ج ، مخلصون .(ناظم الاطباء) : شیطان با مخلصان برنمی آید و سلطان با مفلسان . (گلستان ). دو بامداد کسی گر رود به خدمت شاه سیم هر آینه در وی کند به لطف نگاه امید هست پرستندگان مخلص را که ناامید نگردند از آستان اله . (گلستان ). || صاف کننده ٔ طلا را گویند. (انساب سمعانی ج 2 ص 515). 1- راه خلاص، طريقه نجات، مفر، گريزگاه، محل رهايي
2- خلاصه، چكيده دورو، رياكار sincere, real friend مخلص içten sincère aufrichtig sincero sincero صادق، صمیمی، خالص، بی ریا، قلبی
... ادامه
843|0
مترادف:1- راه خلاص، طريقه نجات، مفر، گريزگاه، محل رهايي
2- خلاصه، چكيده
کلمه "مخلص" در زبان فارسی به معنای کسی است که نیت خالص و بدون ریا دارد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی و دستوری مربوط به این کلمه اشاره می کنیم:
تلفظ و نوشتار: "مخلص" به طور صحیح با حرف "خ" نوشته و تلفظ میشود. دقت کنید که در نوشتار به اعراب و حرکات لفظی توجه داشته باشید، به ویژه در متون رسمی.
جنس و شمار: "مخلص" به عنوان یک اسم، جنس مذکر دارد و اگر بخواهیم آن را برای مؤنث به کار ببریم، باید از واژههای دیگری استفاده کنیم، مانند "مخلصه" (اگرچه کمتر رایج است).
مضاف و مضافالیه: در جملات پیچیدهتر، "مخلص" میتواند به عنوان مضاف به کار برود. مثلاً: "نیت مخلص".
قید و صفت: "مخلص" میتواند به عنوان صفت برای توصیف دیگر اسمها به کار رود. مثلاً: "مخلص در دین".
اندازه و نوع جمله: هنگام استفاده از کلمه "مخلص" در جملات، باید به نوع جمله و ساختار آن توجه کرد تا معنا به درستی منتقل شود.
اگر سوال خاصی دارید یا نیاز به توضیحات بیشتری است، لطفاً بفرمایید!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او همیشه در بیان احساساتش مخلص و صادق بود و هیچگاه حقیقت را پنهان نکرد.
در فرهنگ ما، احترام به بزرگترها و مخلص بودن به خانواده ارزش بالایی دارد.
دوستانم به خاطر مخلص بودن و حمایت همیشگیام به من افتخار میکنند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر