جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مدرج . [ م ُ دَرْ رَ ] (ع ص ) به درجات کرده . صاحب درجه ها. (یادداشت مؤلف ) درجه دار: خطکش مدرج . صفحه ٔ مدرج . درجه بندی شده . || پله پله شده . (فرهنگ فارسی معین ). || (اِ) در تداول امروز کشورهای عربی ، تالاری که در آن کرسیها بصف نصب کرده باشندبرای استماع سخنرانی یا دیدن نمایش و جز آن . سالن سینما و سخنرانی و تآتر و جز آن . رجوع به متن اللغة شود. || (ص ) درنوردیده . (فرهنگ فارسی معین ).کتاب المطوی . رقعه ٔ ملفوفه . (متن اللغة). نعت مفعولی است از تدریج . رجوع به تدریج شود. || در هندسه ، شکل مسطح کثیرالاضلاعی است که مر او را پایه هائی باشد مانند پایه های نردبان . (از خلاصةالحساب ). || در بدیع، قسمی اعنات است و آن چنان است که پیش از حرف روی درجات حروف را نگاه دارند، چنانچه اگر قافیه مثلاً بر الف و نون باشد در چند بیت حرف میم را درجه سازند چون : زمان ، همان ، دمان ، غمان ، پس در چند بیت حرف واو را لازم گیرند، چون : توان ، جوان ، روان . پس در درجه ٔ سوم حرف باء را نگاهدارند چون : شبان ، جبان ، زبان . و قس علی هذا. (از مجمع الصنایع). || مُدْرَج . بیتی که قسمتی از کلمه ٔ آخر مصراع اول آن در مصراع ثانی آید. (یادداشت مؤلف ). مثال : چو شاخ ترّ بررستی و چون نخچیَ- -ر برجستی ّ و شست از سالیان رُستی . ناصرخسرو (دیوان چ مینوی - محقق ص 373). || در حدیث آن است که در حدیثی کلام بعضی از روات را درج کنند یا دو متن را که به دو اسناد باشند به سند واحد روایت کنند یا حدیثی را که از جمعی به اسناد مختلف شنیده باشند در روایت ذکر آن اختلاف نکنند. (از نفایس الفنون ). - مدرج ساختن ؛ دارای درجه کردن . زینه بندی .(لغات فرهنگستان از فرهنگ فارسی معین ). درجه بندی کردن . درجه بندي شده، درجه دار scaled,graduated,gradient متدرج kademeli noté benotet calificado classificato
کلمه "مدرج" در زبان فارسی به معنی "نمرهگذاری" یا "دستگاه درجهبندی" است و معمولاً در متون علمی، آموزشی و مدیریتی مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده درست از این کلمه، نکات زیر را در نظر بگیرید:
نحوه نوشتن: کلمه "مدرج" باید با املای صحیح و کامل نوشته شود و از استفاده از نوشتارهای نادرست پرهیز شود.
نقش دستوری: "مدرج" معمولاً به عنوان اسم و صفت کاربرد دارد. به عنوان مثال:
"نمرات دانشآموزان بر اساس مقیاس مدرج تعیین شدند." (اسم)
"سیستم مدرج برای ارزیابی پروژهها بهکار گرفته شد." (صفت)
جملات صحیح: در استفاده جملات باید توجه کنید که کلمه در مکان مناسب و با معانی درست قرار گیرد. مثلاً:
"مدرج نمرات به وضوح تفاوتهای سطح یادگیری را نشان میدهد."
"این درس بر اساس شیوههای مدرج طراحی شده است."
توجه به سیاق و متن: هنگام استفاده از کلمه "مدرج"، به سیاق متن توجه کنید. جا به جایی یا تحریف کلمه میتواند معنای آن را تغییر دهد.
ترکیبات و عبارات: "مدرج" میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود، مانند "مقیاس مدرج" یا "سیستم مدرج".
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "مدرج" در متون فارسی استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
طراحی پل جدید به گونهای انجام شده است که سطح آن به صورت مدرج افزایش مییابد تا تردد خودروها آسانتر شود.
در پروژه آموزشی، کتابهای مدرج به دانشآموزان ارائه شد تا به تدریج مفاهیم پیچیدهتر را یاد بگیرند.
برای نمایش بهتر دادهها، نمودار مدرجی طراحی کردیم که تغییرات را به وضوح نشان میدهد.