جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مرخم . [ م ُ رَخ ْ خ َ ] (ع ص ) دم بریده . (از اقرب الموارد). نعت مفعولی است از ترخیم . رجوع به ترخیم شود. || در دستور زبان ، کلمه ٔ مرخم آن است که حرفی یا حروفی از آخر آن بیندازند و دنباله ٔ آن را قطع کنند، مانند رفت و آمد که مرخم رفتن و آمدن است . - اسم فاعل مرخم ؛ اسم فاعلی که علامت فاعلی یعنی «نده » از آخر آن افتاده باشد و این در موردی اتفاق میافتد که اسم فاعل با کلمه ٔ دیگری ترکیب شود و اسم فاعل مرکب سازد، مانند بادیه پیما و راهرو و دلنشین و دلگداز و پاکباز که به ترتیب صورت مرخم این ترکیبات است : بادیه پیماینده ، راهرونده ، دلنشیننده ، دلگدازنده ، پاکبازنده . - اسم مفعول مرخم ؛اسم مفعول معمولاً مرکبی است که یک حرف «ه » یا دو حرف «ده » یا سه حرف «یده » از آخر آن افتاده باشد، مانند سایه پرورد، خانه سوز، ورشکست که به ترتیب صورت مرخم این کلماتند: سایه پرورده ، خانه سوزیده ، ورشکسته . - مصدر مرخم ؛ کلمه ای را گویند که «ن » علامت مصدر از آخر آن افتاده باشد و معنی مصدر را افاده کند، مانند: دررفت (راه دررفت )، آمد و شد (راه آمد و شد)، خورد (بیش از این نتوان خورد)، که صورت مرخم این مصادر است : دررفتن ، آمدن و شدن و خوردن . - منادای مرخم ؛ در عربی کلمه ٔ منادی را که حرف آخر آن انداخته شده باشد بجهت تخفیف منادای مرخم گویند. (از غیاث اللغات ). مانند: یا «حار حمدان » که صورت مرخم یا حارث حمدان است . || نرم گردانیده شده . (غیاث اللغات ). نرم شده . نازک و رقیق و لین شده . (یادداشت مرحوم دهخدا). نعت مفعولی است از ترخیم . رجوع به ترخیم شود. || جائی که با رخام یعنی سنگ مرمر فرش کرده باشند. با مرمر فرش کرده : و بیشتر سراها و خانه های مردم مرخم است . (سفرنامه ٔ ناصرخسرو ص 48). 1- كوتاه شده
2- دم بريده merry مرح، رشيق، مسرور، سعيد، مبتهج، بهيج ölü mort tot muerto morto
کلمه "مرخم" در فارسی به معنای "خوشبو" یا "عطرآگین" است، ولی در برخی از متون ممکن است به معنای "پوشش" یا "پوشاننده" نیز به کار رود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
نحوه استفاده: در جملهنویسی میتوانید از "مرخم" به عنوان صفت استفاده کنید. مثلاً: "این گلهای مرخم فضای اتاق را خوشبو کردهاند."
تلفظ: سعی کنید از تلفظ درست کلمه استفاده نمایید. تلفظ صحیح آن "morakhm" با تاکید بر حرف "خ" است.
جایگاه در جمله: این کلمه معمولاً به عنوان صفت قبل از اسم میآید. مثلاً: "عطر مرخم این باغ را پر کرده است."
منابع و مراجع: در صورتی که به دنبال اطلاعات بیشتر در مورد کاربرد و معانی دیگر این کلمه هستید، به دیکشنریها و منابع معتبر زبان فارسی مراجعه کنید.
توجه به فرهنگ و ادبیات: در متون ادبی و شعر فارسی نیز ممکن است "مرخم" بار معنایی خاصی داشته باشد، بنابراین در این زمینه نیز دقت کنید.
در نهایت، مهم است که با توجه به بافت جمله و معنا، از کلمات و عبارات مرتبط به طور صحیح استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
وقتی باران میبارید، زمین مرخم و لزجی شد و گام برداشتن بر روی آن دشوار گردید.
بچهها در پارک بازی کردند و بعد از آن لباسهایشان مرخم و کثیف شد.
درختان مرخم و سبز به زیبایی جلوهگری میکردند و روحیه هر بینندهای را شاداب میساختند.