جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

marwan  |

مروان

معنی: مروان . [ م َرْ ] (اِخ ) ابن محمدبن مروان بن حکم اموی ، مکنی به ابوعبدالملک و ملقب به القائم بحق اﷲ و مشهوربه جعدی و حمار. چهاردهمین و آخرین تن از خلفای بنی امیه در شام . به سال 72هَ . ق . در الجزیره متولد شد (پدرش والی آنجا بود) و به سال 105 هَ .ق . قونیه را فتح کرد. در سال 114 هَ . ق . هشام بن عبدالملک او را والی آذربایجان و ارمینیه و الجزیره کرد وی جنگهای بسیاری کرد تا اینکه به سال 126 هَ . ق . پس از بقتل رسیدن ولیدبن یزید مردم را به بیعت باخویش فراخواند وباسپاهی انبوه قصد شام کرد و ابراهیم بن ولید را از خلافت خلع کرد و خود به سال 127 هَ . ق . به خلافت رسید. در ایام او دعوت عباسیان قوت گرفت و وی در جنگی باقحطبةبن شبیب طائی شکست خورد و به موصل گریخت و سپس به بوصیر (از اعمال مصر) رفت و به سال 132 هَ . هَ . ق . در آنجا بقتل رسید و سر او را به نزد السفاح خلیفه ٔ عباسی بردند. مردی دوراندیش و باتدبیر و شجاع بود و او را لقب حمار یا حمار الجزیرة دادند بسبب جرأت و شهامتش در کارزارها و چون جعدبن درهم مانوی معلم او و فرزندانش بود او را جعدی نیز گفته اند. وی تا هنگام مبایعت مردم با سفاح عباسی مدت پنج سال و یک ماه خلافت کرد و نه ماه بعد به قتل رسید. ابن الندیم درالفهرست گوید جعد، مروان را نیز به دین مانویه آورد. (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 96 و الفهرست ابن الندیم ).
... ادامه
569 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم خاص اشخاص
آواشناسی: marvAn
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 297
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
marwan
ترکی
mervan
فرانسوی
marwan
آلمانی
marwan
اسپانیایی
marwan
ایتالیایی
marwan
عربی
مروان
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مروان" در زبان فارسی به‌عنوان یک اسم خاص استفاده می‌شود و به انسان‌ها یا شخصیت‌های تاریخی مربوط می‌شود. در اینجا به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. اسم خاص: "مروان" به‌عنوان یک اسم خاص، به‌خصوص در نام‌گذاری افراد و شخصیت‌ها به کار می‌رود. در نگارش، اسم‌های خاص معمولاً با حرف بزرگ شروع می‌شوند.

  2. نقش در جمله: این کلمه می‌تواند به‌عنوان فاعل، مفعول، یا دیگر اجزاء جمله به‌کار رود. به‌عنوان مثال:

    • مروان در جلسه حضور داشت. (فاعل)
    • من مروان را می‌شناسم. (مفعول)
  3. نوع نوشتار: در نوشته‌های رسمی و علمی، بهتر است از شکل درست و استاندارد این اسم استفاده شود. همچنین اگر لازم است که مشخص شود منظور از "مروان" چه کسی است، توضیحات اضافی می‌تواند در پاراگراف‌های بعدی آورده شود.

  4. علامت‌گذاری: در صورتی که "مروان" بخشی از جمله‌ای باشد که به نقل قول یا دیالوگ مرتبط است، باید به قواعد علامت‌گذاری توجه شود:

    • "مروان گفت: "من به زودی می‌آیم."
  5. ترکیبات و جملات وابسته: در ترکیبات و جملات وابسته، "مروان" می‌تواند به‌عنوان اسم صریح یا رمزگذاری عمل کند. به‌عنوان مثال:
    • کتاب مروان را خواندم.

استفاده صحیح از "مروان" در جملات می‌تواند به وضوح و دقت بیشتر در نگارش کمک کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

۱. مروان هر روز صبح به پارک می‌رود و ورزش می‌کند. ۲. دیروز مروان با دوستانش به سینما رفت و یک فیلم جذاب تماشا کرد. ۳. مروان همیشه در مسابقات علمی مدرسه شرکت می‌کند و نتایج خوبی کسب می‌کند.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری