جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

možde
good news  |

مژده

معنی: مژده . [ م ُ دَ / دِ ] (اِ) بشارت . خبر خوش . (ناظم الاطباء) (برهان ) (غیاث ) (انجمن آرا). نوید. شادی و خوشحالی . (ناظم الاطباء) (برهان ). خبر خوش و با لفظ دادن و رساندن و فرستادن و رسیدن و آمدن و آوردن و بردن و یافتن و شنیدن مستعمل است . (آنندراج ). بشارة. بُشری ̍. فرحة. تباشیر. (منتهی الارب ). خبر خوش که کسی را ببرند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
بدین مژده گر جان فشانم رواست
که این مژده آسایش جان ماست .
فردوسی .
یکی مهر و منشور باید همی
بدین مژده برسور باید همی .
فردوسی .
چنین گفت ای گیوخسرو منم
جهان را یکی مژده ٔ نو منم .
فردوسی .
بُد از مهر جم شیفته خوب چهر
فزون شد ازین مژده بر مهرمهر.
اسدی (گرشاسب نامه ص 31).
سواری از در درآمد و بشارت داد که فلان قلعه را به دولت خداوندی گشادیم ...نفسی سرد برآورد و گفت این مژده مرا نیست . (گلستان سعدی ).
- کبوتر مژده ؛ ماده کبوتر بال و پر بریده ای که هنگام پرواز دسته جمعی کبوتران در هوا کبوتربازان به دست گیرند و در هوا حرکت دهند تا کبوتران بدیدن وی از هوا فرود آیند یا آنکه کبوتر مژده را بر بام خانه رها کنند تا کبوتران دیگر چون وی را بینند فرود آیند . (یادداشت مرحوم دهخدا). کبوتر پرقیچی . و رجوع به کبوتر شود.
|| مشتلق . (شعوری ). مژدگانی . مشتلقانه . عطائی که گیرنده ٔ خبر خوش به آورنده ٔ مژده دهد. مژده لق :
چو آگاهی آمد ز مهران ستاد
همی هر یکی هدیه و مژده داد.
فردوسی .
به کابل درون گشت مهراب شاد
به مژده به درویش دینار داد.
فردوسی .
شاه سلیمان نگین به مژده نگین داد
یعنی بلقیس مملکت پسر آورد.
خاقانی .
مژده ای دل که مسیحانفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید.
حافظ.
و رجوع به مژده لق و مشتلق شود. || (صوت ) البشارة. مژده بده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
مژده ای دل که دگر باد صبا باز آمد
هدهد خوش خبر از طرف سبا باز آمد.
حافظ.
... ادامه
893 | 0
مترادف: بشارت، خبر خوش، مبارك خبر، مژدگاني، مشتلق، نويد، وعده، وعيد
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم)
مختصات: (مُ دِ) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: moZde
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 56
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
good news | Evangel
ترکی
İyi haberler
فرانسوی
bonnes nouvelles
آلمانی
gute nachrichten
اسپانیایی
buenas noticias
ایتالیایی
buone notizie
عربی
أخبار جيدة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مژده" در زبان فارسی به معنای خبر خوش یا بشارت است. برای نوشتن و استفاده صحیح از این کلمه در متون فارسی، نکات زیر را می‌توان در نظر گرفت:

  1. نوشتن با املای صحیح: املای صحیح این کلمه "مژده" است و باید به همین صورت نوشته شود.

  2. جنس کلمه: "مژده" یک اسم مؤنث است. بنابراین فعل‌ها و صفت‌هایی که به آن نسبت داده می‌شوند باید به صورت مؤنث صرف شوند.

  3. کاربرد در جمله: "مژده" معمولاً به عنوان مفعول یا فاعل در جملات به کار می‌رود. مثلاً:

    • «مژده‌ای برای تو دارم.»
    • «او مژده‌ی پیروزی را آورد.»
  4. استفاده در ضرب‌المثل‌ها و عبارات: این کلمه در بسیاری از عبارات و ضرب‌المثل‌ها به کار می‌رود. مثلاً می‌توان به عبارت "مژده‌های فرخنده" اشاره کرد.

  5. غنای ادبی: "مژده" در ادبیات فارسی نیز کاربرد زیادی دارد و می‌تواند در اشعار و نثرهای ادبی برای بیان مفاهیم خوشایند به کار رود.

با رعایت این نکات، می‌توانید به شکل درست و مؤثری از کلمه "مژده" در نوشتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. مژده‌ای خوش به همه‌ی دوستان که کنسرت معروف‌ترین خواننده کشور برگزار خواهد شد.
  2. با انتشار خبر موفقیت بزرگ در مسابقات جهانی، مژده‌ای به مردم کشورمان داده شد.
  3. مدیر مدرسه به دانش‌آموزان مژده داد که کلاس‌های تابستانی به صورت رایگان برگزار خواهد شد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری