جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mosāmehe
negligence  |

مسامحه

معنی: مسامحه . [ م ُ م َ ح َ ] (ع اِمص ) مسامحة. مسامحت . سهل انگاری و آسان شمردگی و تهاون و تغافل . (ناظم الاطباء). آسان فراگرفتن . با کسی آسان و سهل فرا گرفتن . آسان گزاری . آسانی . مساهله . مساهلت . اغماض . به نرمی رفتار کردن . مدارا کردن . || نرمی و مدارا. || تنبلی و کاهلی . (ناظم الاطباء). به تأخیر انداختن کاری را. || کوتاهی و اهمال . و رجوع به مسامحة و مسامحت شود. || در اصطلاح اخلاقی ، ترک کردن بعضی از چیزها است که واجب نبود. (از اخلاق ناصری ص 79).
... ادامه
4825 | 0
مترادف: اهمال، تسامح، تساهل، تعلل، تغافل، تكاهل، تهاون، سستي، طفره، غفلت، كاهلي، كوتاهي، مماشات، مماطله
متضاد: جديت
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: مسامَحَة]
مختصات: (مُ مَ حَ یا حِ) [ ع . مسامحة ] (مص ل .)
الگوی تکیه: WWWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mosAmehe
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 154
شمارگان هجا: 4
دیگر زبان ها
انگلیسی
negligence | carelessness , nonchalance , negotia
ترکی
bağışlama
فرانسوی
le pardon
آلمانی
vergebung
اسپانیایی
perdón
ایتالیایی
perdono
عربی
إهمال | غفلة , الإهمال
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مسامحه" از ریشه عربی به معنای گذشت و آسان‌گیری در نظر گرفته می‌شود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و کاربردی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نوشتن صحیح: کلمه "مسامحه" به همین صورت و بدون تغییر در املای آن نوشته می‌شود. دقت کنید که به هیچ‌وجه نباید حروف آن را جابه‌جا یا کم و زیاد کرد.

  2. استفاده در جملات:

    • مسامحه در کارها می‌تواند منجر به کاهش کیفیت شود.
    • او در این موضوع مسامحه‌ کرد و نتیجه نهایی نگران‌کننده بود.
  3. نوع گرامری: "مسامحه" اسم است و به معنای سهل‌انگاری یا گذشت از خطاها استفاده می‌شود.

  4. ترکیب‌ها و وابستگی‌ها:

    • می‌توان از آن در ترکیب‌هایی چون "مسامحه در کارها"، "مسامحه در قوانین" و غیره استفاده کرد.
  5. نکات نگارشی: این کلمه معمولاً در متون رسمی و ادبی به کار می‌رود، و در نگارش‌های غیررسمی ممکن است کمتر دیده شود.

  6. تدبیر در استفاده: در جایی که دقت و توجه ضروری است، بهتر است از به کار بردن این اصطلاح خودداری کرد یا آن را با احتیاط به کار برد.

با رعایت این نکات می‌توانید به درستی از کلمه "مسامحه" در نوشتار فارسی خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

۱. در بعضی مواقع، مسامحه در برنامه‌ریزی می‌تواند به تأخیر در برقراری اهداف منجر شود.
۲. مسامحه در انجام وظایف کاری باعث می‌شود که کیفیت کار پایین بیاید.
۳. بهتر است به جای مسامحه، به موقع تصمیم‌گیری کنیم تا از فرصت‌ها بهره‌برداری کنیم.


واژگان مرتبط: قصور، فرو گذاشت، پشت گوش فراخی، لاابالی گری، سبکباری، فروگذاری، سرسری، سهل انگاری، لاقیدی

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری