جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mostazād
dazzad  |

مستزاد

معنی: مستزاد. [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از استزادة. زیادکرده شده . (منتهی الارب ). افزون شده .زیادشده . رجوع به افزون و استزادة شود :
مر ترا ای هم به دعوی مستزاد
این بدستت از جهاد و اعتقاد.
مولوی (مثنوی ).
نکته ای زان شرح گوید اوستاد
تا شناسی علم او را مستزاد.
مولوی (مثنوی ).
|| (اصطلاح ادبی ) قصیده یا قطعه یا رباعی و جز آن که در دنبال هر مصراعی از آن مصراعی به وزن کوتاهتر به قافیه ٔ همان مصراع آرند. (یادداشت مرحوم دهخدا). نوعی از شعر که در آخر هر مصرع کلمه ای زیاده از وزن آورند. (از غیاث ) (آنندراج ). کلامی است که زیاده کرده شود در آخر بیت یا آخر هر مصراع آن ، و شرط است رعایت قافیه در مستزاد و ربط آن به حسب معنی به کلام منظوم در سیاق و سباق اما بیت باید که بی فقره ٔ مستزاد در نفس خویش تمام باشد چنانچه اگر مستزاد باشد یا نباشد معنی بیت موقوف بر آن نباشد.
مثال آنچه مستزاد بعد از بیتی واقعشود:
رفتم به طبیب و گفتمش بیمارم
از اول شب تا به سحر بیدارم
درمانم چیست ؟
نبضم چو طبیب دید گفت از سر لطف
جز عشق نداری مرضی پندارم
معشوق تو کیست ؟
مثال آنچه مستزاد در آخر هر مصراع زیاد کرده شود:
یک چند پی زینت و زیور گشتیم
در عهد شباب
یک چند پی کاغذ و دفتر گشتیم
خواندیم کتاب
چون واقف از این جهان ابتر گشتیم
نقشیست بر آب
دست از همه شستیم و قلندر گشتیم
ما را دریاب .
و این طریق متقدمان است ، اما امیرخسرو تصرفی لطیف کرده و ابیات را موقوف گردانیده و مستزاد را حامل ساخته . مثال هر دو یک رباعی بقلم آمد و مصراع چهارم حامل و موقوف است :
شاهی که به دور دولتش در طربم
چون من همه کس
از بهر دوامش به دعا روز و شبم
در جمله نفس
هر چند که شاه شهر می بخشد زر
در گاه سخا
من بنده بتفویض ز شه می طلبم
یک ذره و بس .
کذا فی مجمعالصنایع و جامعالصنایع. مثال مستزاد بعد از بیتی که بی فقره ٔ مستزاد درست نیست ،هم از امیرخسرو:
تا خط معنبر ز رخت بیرون جست
از باده ٔ اشک خویش هر عاشق مست
رخ گلگون کرد
در جوی جمال تو مگر آب نماند
کان سبزه که زیر آب بودی پیوست
سر بیرون کرد.
و بعضی از متأخرین دو فقره مستزاد زیاد کرده اند و آن لطفی دیگر پیدا کرده . مثال آن در سه بیت بنظر آمده :
آن کیست که تقریر کند حال گدا را
در حضرت شاهی ، با عزت و جاهی
از نغمه ٔ بلبل چه خبر باد صبا را
از ناله و آهی ، هر شام و پگاهی
هر چند نیم لایق درگاه سلاطین
نومید نیم نیز، از طالع خویشم
شاهان چه عجب گر بنوازند گدا را
گاهی به نگاهی ، در سالی و ماهی
زاری و زر و زور بود مایه ٔ عاشق
یا رحم ز معشوق ،یا یاری طالع
نه زور مرا نه زر و نه رحم شما را
بس حال تباهی ، پامال چو کاهی .
(از کشاف اصطلاحات الفنون ج 1 ص 613 و 614).
ظاهراً مستزاد مسعودسعد (دیوان ص 561) در این نوع شعر کیفیتی خاص و قدمتی دارد، بیتی چند از آن چنین است :
ای کامگارسلطان انصاف تو به کیهان
گشته عیان
مسعود شهریاری خورشید نامداری
اندر جهان
ای اوج چرخ جایت گیتی ز روی و رایت
چون بوستان
چون تیغ آسمانگون گرددبه خوردن خون
همداستان
باشد به دستت اندر از گل بسی سبکتر
گرز گران ...
... ادامه
415 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی]
مختصات: (مُ تَ) [ ع . ] (اِمف .)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mostazAd
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 512
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
dazzad
ترکی
mastzad
فرانسوی
mastsad
آلمانی
mastzad
اسپانیایی
mastzad
ایتالیایی
mastzad
عربی
dazzad
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

"مستزاد" یکی از اصطلاحات ادبی در زبان فارسی است که به معنای افزودن یک یا چند کلمه به یک مصراع یا بیت شعر به منظور زیبا‌تر کردن یا ایجاد ارتباط معنایی بیشتر می‌باشد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با کلمه "مستزاد" اشاره می‌کنم:

  1. تعریف دقیق: مستزاد به معنای افزودن بخشی به یک مصراع است که عمدتاً برای پر کردن وزن یا غنی‌تر کردن محتوا به کار می‌رود.

  2. استفاده در شعر: مستزاد معمولاً در شعر به کار می‌رود و می‌تواند شامل اضافه کردن یک یا چند کلمه، جمله و حتی مصراع باشد. این به شاعر این امکان را می‌دهد که احساسات و معانی عمیق‌تری را منتقل کند.

  3. مثال: در یک مثال ساده، اگر مصراع ابتدایی "به یاد تو نشسته‌ام" باشد، مستزاد می‌تواند به شکل "به یاد تو نشسته‌ام، در دل غمگین" باشد.

  4. نسبت با وزن: در مستزاد توجه به وزن شعر بسیار مهم است. هر افزوده‌ای باید به وزن شعر آسیب نرساند و بر زیبایی آن بیافزاید.

  5. قواعد نگارش: در نوشتار، کلمه "مستزاد" باید به درستی و با رعایت قواعد املایی و نگارشی نوشته شود.

  6. کاربرد در نثر: اگرچه "مستزاد" اصطلاحی مخصوص شعر است، اما می‌تواند در نثر نیز به معنای افزوده شدن برخی اطلاعات به کار رود.

امیدوارم این نکات برای شما مفید واقع شود! در صورت نیاز به جزئیات بیشتر یا مثال‌های دیگر، لطفاً بفرمایید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. شعر مستزاد به عنوان یک فرم ادبی، ترکیبی از مضمون‌های غنی و احساسات عمیق است که به زیبایی احساسات شاعر را منتقل می‌کند.
  2. در جلسه شعرخوانی، یکی از شاعران با صدای دلنشین خود، مستزاد زیبایی را برای حضار خواند که همه را به تفکر وامی‌داشت.
  3. استفاده از مستزاد در شعرهای کلاسیک فارسی، نشان از تسلط شاعران بر زبان و بلاغت و نوآوری در بیان احساسات دارد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری