جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mostašār
counselor  |

مستشار

معنی: مستشار. [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت مفعولی ازاستشارة. مشورت کرده شده یعنی آنکه با او مشورت کنند و از او صلاح پرسند. (غیاث ) (آنندراج ). کنکاش خواسته شده . کسی که از او طلب مشورت کنند. (ناظم الاطباء). مصلحت گذار. رای زن . رجوع به استشارة شود :
گفت پیغمبر بکن ای رای زن
مشورت کالمستشار مؤتمن .
مولوی (مثنوی ).
مشورت با عقل کردم گفت حافظ می بنوش
ساقیا می ده به قول مستشار مؤتمن .
حافظ.
- امثال :
المستشار مؤتمن (حدیث ). باآنکه رای زنند خیانت نورزد. رای زننده استوار باشد. (امثال و حکم دهخدا).
|| در اصطلاح عدلیه و دادگستری ، هریک از اعضای اصلی دادگاههایی که بیش از یک تن آنها را اداره می کند. توضیح اینکه دادگاههایی که اعضای اصلی آن بیش از یک تن است از قبیل دادگاههای استان و دیوان عالی کشور و دیوان کیفر، اعضای دادگاه از یک رئیس و چند مستشار تشکیل می شوند که هر کدام بالتساوی حق یک رأی دارند و رأی اکثریت اعضا قابل اجرا است . || هر یک از اعضای شعب دیوان محاسبات . || کارآزموده و مطلع و ذوفنی که راهنمون شود در امری یا شغلی یا مسأله ای (چنانکه سالها پیش مستشاران بلژیکی که به اصلاح و آموزش مسائل گمرکی ایران آمدند و مستشاران سوئدی که به اصلاح و آموزش مسائل پلیسی گمارده شدند و مستشاران امریکائی که به امور مالی پرداختند).
... ادامه
477 | 0
مترادف: 1- رايزن، مشاور، مشير 2- كارشناس (خارجي)
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم، صفت) [عربی]
مختصات: (مُ تَ) [ ع . ] (اِفا.)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mostaSAr
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 1001
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
counselor | councilor , counsellor , master
ترکی
danışman
فرانسوی
conseiller
آلمانی
berater
اسپانیایی
consejero
ایتالیایی
consulente
عربی
مستشار | المستشار القانوني , محام , ناصح
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مستشار" در زبان فارسی به معنای فردی است که به عنوان مشاور یا خبره در موضوعی خاص به ارائه مشاوره و راهنمایی می‌پردازد. برای نوشتن این کلمه و استفاده از آن در متن، توجه به برخی نکات نگارشی و قواعد فارسی ضروری است:

  1. املا: کلمه "مستشار" به همین صورت و با این املای مشخص نوشته می‌شود و نباید آن را به شکل‌های دیگر نوشت.

  2. نقش کلمه: "مستشار" معمولاً به عنوان اسم و به‌ویژه در زمینه‌های حقوقی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی استفاده می‌شود. همچنین می‌تواند به عنوان صفت برای توصیف افرادی به‌کار رود که در یک زمینه خاص دارای تخصص و تجربه هستند.

  3. ترکیب‌ها: می‌توان این کلمه را در ترکیب با دیگر واژه‌ها به کار برد، مانند:

    • "مستشار حقوقی"
    • "مستشار اقتصادی"
    • "مستشار مالی"
  4. نحو: در جملات، "مستشار" معمولاً به عنوان فاعل یا مفعول به کار می‌رود. برای مثال:

    • "مستشار به دولت در زمینه اقتصادی مشاوره داد."
    • "این سازمان به دنبال استخدام یک مستشار مجرب است."
  5. نگارش رسمی: هنگام نوشتن متنی رسمی و علمی، استفاده از واژه "مستشار" باید با دقت و به‌طور صحیح انجام شود تا مفهوم آن به‌راحتی منتقل شود.

با توجه به این نکات، می‌توانید از کلمه "مستشار" به‌طور صحیح و مؤثر در نوشتارهای خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. مستشار اقتصادی به دولت کمک کرد تا برنامه‌های بهبود معیشت را طراحی کند.
  2. در جلسه مشاوره، مستشار حقوقی سوالات پیچیده‌ای را پاسخ داد.
  3. تیم مستشاران بین‌المللی به منظور توسعه پایدار به پروژه‌های محلی پیوستند.

واژگان مرتبط: مشاور، رایزن، وکیل مدافع، عضو شورا، عضو انجمن، کنکاشگر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری