جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مستهلک . [ م ُ ت َ ل َ ] (ع ص ) معدوم و نیست و نابود شده . هلاک و نابود شده . (از اقرب الموارد). هلاک شونده . (غیاث ). || مالی که مصرف شده و تمام شده باشد. (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به استهلاک شود. || پرداخته شده به تدریج (وام ). || بدست بازآمده تدریجاً (سرمایه ٔ اختصاص یافته به امری ). || در اصطلاح عرفا، کسی که فانی در حضرت ذات احدیت است بنحوی که از او اسم و رسم باقی نماند. (از فرهنگ مصطلحات عرفا) : کی باشد و کی لباس هستی شده شق تابان گشته جمال وجه مطلق دل در سطوات نور او مستهلک جان در غلبات شوق او مستغرق . (منسوب به ابوسعید ابی الخیر). - مستهلک شدن ؛ نیست شدن . نابود شدن . - || بتدریج پرداخته شدن (قرض ). تدریجاً پایان گرفتن (وام ). - || تدریجاً بدست بازآمدن (سرمایه ٔ به کار رفته ). - مستهلک کردن ؛ نیست و نابود کردن . - || بتدریج پرداختن . - || به تدریج بازگرداندن (سرمایه ٔ به کار رفته ). - مستهلک گردیدن ؛ مستهلک شدن . - مستهلک گشتن ؛ مستهلک شدن . 1-اسم
2- نيست شده، نحوشده، نابود، نابودشده، نابودگرديده، معدوم، ازميان رفته
3- پرداخت تدريجي دين disturbed منزعج، مختل، مضطرب، مشوش، مرتبك amortismana tabi tutulmuş déprécié abgeschrieben depreciado svalutato
کلمه "مستهلک" به معنی چیزی است که مصرف شده یا به طور کامل از بین رفته است. این کلمه از ریشه "هَلَکَ" به معنای "از بین بردن" یا "فروپاشیدن" گرفته شده است. در ادامه به نکات قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
نحوهی نوشتار: کلمه "مستهلک" به صورت صحیح باید با "م" آغاز و با "ک" به پایان برسد و به هیچوجه نباید حروف آن جابجا یا حذف شوند.
تلفظ: این کلمه به صورت "मस्तहلیک" تلفظ میشود. توجه به حروف و نغمههای صحیح کمک میکند تا کلمه به درستی ادا شود.
استفاده در جملات: این کلمه معمولاً در متون علمی، اقتصادی و ادبی به کار میرود. مثلاً:
«این کالا پس از چندین بار استفاده مستهلک شده است.»
«منابع طبیعی به دلیل بهرهبرداری بیش از حد مستهلک شدهاند.»
تصریف: این کلمه به عنوان صفت میتواند در انواع مختلف جملات به کار رود و مطابق با قاعده تعمیم صفتها به اسمهای مختلف تصریف شود؛ مثلاً:
مستهلک شدن (فعل)
مستهلکسازی (اسم)
نکات نگارشی: در نوشتارهای رسمی، بهتر است از کلمه "مستهلک" به همراه توضیحات و مثالهای مکمل استفاده شود تا مفهوم آن به روشنی بیان شود.
جایگاه در متن: هنگام استفاده از این کلمه در متن، باید به سازگاری با دیگر کلمات و جملات توجه کرد تا خوانایی و فهم متن حفظ شود.
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "مستهلک" به طور مؤثر و صحیح در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
مواد غذایی مستهلک شده در این فروشگاه به شدت کاهش یافته و نیاز به نظارت بیشتری دارد.
با افزایش مصرف، منابع طبیعی به سرعت مستهلک میشوند و باید از آنها بهدرستی استفاده کنیم.
این خودرو به دلیل استفاده زیاد، مستهلک و نیاز به تعمیرات اساسی دارد.