جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مسما. [ م ُ س َم ْ ما ] (اِ) نوعی غذا که باگوشت و بادنجان و جز آن تعبیه کنند. و آن اقسامی دارد مانند مسمای بادنجان ، مسمای کدو و غیره . این کلمه فارسی است و چنانکه بعضی گمان برده اند، تصحیف و تحریف مسمّن عربی نیست . (یادداشت مرحوم دهخدا). نوعی ازخورش که با پلاو (پلو) خورند. (ناظم الاطباء). نظیر: مسمای آلو. مسمای بادنجان . مسمای جوجه . مسمای کدو. 1-اسم
2- ناميده شده، نامگذاري شده، مسمي
3- نوعي غذا mamma ثدي، ماما mesma mesma mesma mesma mesma
کلمه "مسما" در زبان فارسی به معنای "نام برده شده" یا "نامیده شده" است که معمولاً به عنوان یک صفت به کار میرود. در استفاده از این کلمه و نگارش آن، میتوان به چند نکته توجه کرد:
نحوه نگارش: کلمه "مسما" به صورت جدا و بدون هیچ گونه علامت نگارشی نوشته میشود. توجه داشته باشید که در فارسی، حروف و کلمات باید به درستی و با دقت تایپ شوند.
استفاده در جملات: "مسما" معمولاً به عنوان صفت به کار میرود. مثلاً: "کتاب مسما در این کتابخانه موجود است."
رعایت قواعد صرف و نحو: در جملهای که این کلمه به کار میرود، باید قواعد نحوی و ساختاری زبان فارسی رعایت شود. به عنوان مثال، اگر بخواهید از این کلمه در جملات مختلف استفاده کنید، باید توجه داشته باشید که ترتیب کلمات و نوع جملات چگونه باشد.
توجه به معنا: قبل از استفاده از این کلمه، مطمئن شوید که در بافت صحیح و معنی درست به کار رفته باشد.
به طور کلی، استفاده صحیح از کلمه "مسما" و رعایت قواعد نگارشی به شفافیت و دقت در نوشتار کمک میکند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در این جشن، میهمانان با مسماهای خوشمزه و معطر پذیرایی شدند.
پدر بزرگ همیشه سعی میکرد مسماهایی را بپزد که طعم nostalgia را برای همه داشته باشد.
تهیه مسما به همراه برنج بخارپز، یکی از محبوبترین غذاهای شبهای طولانی زمستان است.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر