مشایخ
licenseمعنی کلمه مشایخ
معنی واژه مشایخ
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- شيخ ها، مشيخه ها، شيوخ 2- علماء، دانشمندان 3- بزرگان 4- پيران 5- مرشدان، پيران طريقت | ||
انگلیسی | the elders | ||
عربی | شيوخ | ||
ترکی | yaşlılar | ||
فرانسوی | aînés | ||
آلمانی | Älteste | ||
اسپانیایی | ancianos | ||
ایتالیایی | anziani | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "مشایخ" جمع کلمه "شیخ" به معنای بزرگان، پیشوایان یا افراد با تجربه و مؤثر در یک جامعه یا حوزه خاص است. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکات زیر را باید مد نظر قرار داد:
مثال: "مشایخ دین به تبیین آموزههای مذهبی پرداختند." با رعایت این نکات میتوانید از "مشایخ" به درستی استفاده کنید. | ||
واژه | مشایخ | ||
معادل ابجد | 951 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | mašāyex | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمعِ مشیخَة، جمعالجمعِ شیخ] | ||
مختصات | (مَ یِ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | maSAyex | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | لغتنامه دهخدا | ||
نمایش تصویر | معنی مشایخ | ||
پخش صوت |
مشایخ . [ م َ ی ِ ] (ع اِ) پیران . این جمع شیخ است خلاف القیاس ... و نیز... مشایخ جمع مشیخه است و مشیخه جمع شیخ ، پس از این ثابت شد که مشایخ جمعالجمع شیخ است عجب که در عرف ، مشایخ را بر شخص واحد اطلاق کنند و برای جمع الف و نون زائد کرده و مشایخان گویند. (از غیاث ) (از آنندراج ). ج ِ مَشیخة و جج ِ شیخ . (ناظم الاطباء). مردمان پیر و مردمان صاحب رای صائب و دانشمند و مرشدو پیر در عقاید. ج ، مشایخان . (ناظم الاطباء). ج ِ شیخ . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و این جمع مشیخة است و مشیخة جمع شیخ است و گویند اسم جمع است . (از اقرب الموارد). جج ِ شیخ . (المنجد) : مشایخ هر دو دولت در تشبیک اسباب عصمت ... به وساطت و سفارت بایستادند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 320). کلمه "مشایخ" جمع کلمه "شیخ" به معنای بزرگان، پیشوایان یا افراد با تجربه و مؤثر در یک جامعه یا حوزه خاص است. در نگارش و استفاده از این کلمه، نکات زیر را باید مد نظر قرار داد: استفاده صحیح از جمع: "مشایخ" به عنوان جمع کلمه "شیخ" در زبان فارسی به کار میرود. بنابراین در متنهایی که به گروهی از بزرگان اشاره دارد، صحیح است که از این کلمه استفاده شود. نکات نگارشی: تناسب با سایر کلمات: هنگام استفاده از "مشایخ"، باید توجه داشته باشید که آیا به لحاظ معنایی و با سیاق جمله سازگاری دارد یا خیر. به عنوان مثال، میتوان گفت: "مشایخ شیعه"، "مشایخ اهل تسنن"، "مشایخ در تاریخ". نوع خط و رسم الخط: در متون رسمی و ادبی از خط شکسته یا خوشنویسی استفاده شود. مثال: "مشایخ دین به تبیین آموزههای مذهبی پرداختند." با رعایت این نکات میتوانید از "مشایخ" به درستی استفاده کنید.
مریدان بقوت ز طفلان کمند
مشایخ چو دیوار مستحکمند.
سعدی .
پیش یکی از مشایخ گله کردم . (گلستان ). گفت علم من قرآن است و حدیث و گفتار مشایخ . (گلستان ). یکی [را] از مشایخ شام پرسیدند که حقیقت تصوف چیست ؟ (گلستان سعدی چ یوسفی ص 96). ارواح طیبه ٔ مشایخ طریقت و کبراء حقیقت قدس اﷲ ارواحهم . (انیس الطالبین ص 33).
1- شيخ ها، مشيخه ها، شيوخ
2- علماء، دانشمندان
3- بزرگان
4- پيران
5- مرشدان، پيران طريقت
the elders
شيوخ
yaşlılar
aînés
Älteste
ancianos
anziani