جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

me(o)šti
fistic  |

مشتی

معنی: مشتی . [ م َ ] (ص نسبی ، اِ) مخفف و محرف «مَشهدی » است . در قدیم مردان جاافتاده را مشتی لقب می دادند و کسی که به زیارت مشهد رضا (ع ) مشرف می شد مایل بود که او را مشتی صدا کنند.(فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). مخفف مشهدی در تداول عامه آن که به زیارت مشهد رضا علیه السلام مشرف شده باشد. و این کلمه را چون تجلیلی در پیش اسم شخص آرند: مشهدی حسن و مشهدی حسین ، مانند: حاجی در حاجی حسن و حاجی حسین و مانند کربلائی در کربلائی حسن و کربلائی حسین ، و در مذکر و مؤنث هر دو آرند. آن که به زیارت قبر علی بن موسی الرضا به شهر مشهد توفیق یافته باشد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || زنان طبقه ٔ سوم شوهر خود را مشتی می نامند: چند روز است که پای مشتی (یا مشتی ما) درد می کند. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). || به معنی آدم خوش لباس وبرازنده و خوش سر و وضع نیز هست . جوانان برازنده و شیک پوش طبقه ٔ سوم را مشتی می گفتند و در این صورت این کلمه پس از نام ایشان می آمد نه پیش از آن : اکبر مشتی . علی آقا مشتی . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ).
- امثال :
مشتی های بی پول ، تخمه سیری سه پول . مرادف پُز عالی و جیب خالی .
|| هر چیز زیبا و جالب توجه و عالی را نیز مشتی گویند: کت مشتی . کفش مشتی . کلاه مشتی . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ). || لوطی (نوعی از فتیان یا شوالیه در طبقه ٔ عوام الناس ). (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مشتی گری شود.
... ادامه
760 | 0
مترادف: 1-صفت 2- مشهدي 3- داش، مشدي 4- جوان مرد، راد، لوطي 5- خوش لباس، شيك پوش، خوش سرووضع، آراسته 6- دست ودل باز، گشاده دست، ول خرج، خراج
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [قدیمی]
مختصات: (مَ یا مُ) (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: maSti
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 750
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
fistic | fist
ترکی
kullanışlı
فرانسوی
une poignée
آلمانی
eine handvoll
اسپانیایی
un puñado
ایتالیایی
una manciata
عربی
سرير
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مشتی" در زبان فارسی به معنای "کسی که مشت می‌زند" یا به لحاظ عامیانه به عنوان توهین به کار می‌رود. در زیر نکاتی در مورد قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه آورده شده است:

  1. نحوه نوشتار: کلمه "مشتی" به صورت صحیح با حروف فارسی نوشته می‌شود و هیچ نقطه یا نشانه اضافی ندارد.

  2. جایگاه کلمه: این کلمه می‌تواند به عنوان اسم یا صفت در جملات مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً:

    • او مشتی است.
    • این فرد مشتی است و همیشه در موقعیت‌های چالش‌برانگیز حاضر است.
  3. استفاده در مکالمات: کلمه "مشتی" بیشتر در محاورات عامیانه و غیررسمی به کار می‌رود و ممکن است بار منفی داشته باشد. بنابراین، در موقعیت‌های رسمی بهتر است از کلمات مؤدبانه‌تری استفاده شود.

  4. نحوه تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت "مَشْتی" است، با توجه به حروف کوتاه و بلند.

  5. استخدام در شعر و ادبیات: این کلمه می‌تواند در شعرهای فارسی برای توصیف شخصیت‌ها یا ویژگی‌های خاص به کار برود.

  6. مادر زبان و واژگان مترادف: ممکن است واژگان مترادفی نظیر "مشتزن" یا "مشت‌پراند" نیز برای توصیف افرادی که معمولاً درگیری فیزیکی دارند، وجود داشته باشد.

با رعایت این نکات می‌توان به طور مؤثر از کلمه "مشتی" در نگارش و گفتگو استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. مشتی از دوستانم به مهمانی دعوت شدند و همه به خوبی کنار هم خوش گذراندیم.
  2. در روز امتحان، او با یک مشتی از مسائل ریاضی به سراغ درس‌هایش رفت.
  3. مشتی از تجربه‌هایم در زندگی به من آموخت که همواره باید مصمم و امیدوار باشم.

واژگان مرتبط: مشت

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری