جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mašrab
disposition  |

مشرب

معنی: مشرب . [ م َ رَ ] (ع مص ) نوشیدن آب را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آشامیدن . (غیاث ) (آنندراج ). آشامیدن آب و مانند آن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). شرب . (ناظم الاطباء). || (اِ) جای آشامیدن . (غیاث ) (آنندراج ). آب خور. (دهار). آبشخور. (ترجمان القرآن ص 88). جای آب خوردن . (منتهی الارب ). آشامیدن جای . ج ، مشارب . (مهذب الاسماء). جای آب خوردن و موضعی که مردمان از آن آب میخورند. ج ، مشارب . (ناظم الاطباء) :
هرکه اواز کوثر مهر تو کاسی نوش کرد
منزلش فردوس اعلی مشربش کوثر سزد.
سوزنی .
ای یمین تو مشرب حاجات . (سندبادنامه ص 6).
خورش از مشرب قناعت ساخت
که چو زمزم هم آب حیوان است .
خاقانی .
چه اسائت ز من آمد که بدین تشنه دلی
بسوی مشرب احسان شدنم نگذارند.
خاقانی .
مشرب شروان ز نهنگان پر است
آبخور آسان ز خراسان طلب .
خاقانی .
ذات شریف آن صاحب صدر... مشرب عذب حصول آمال است . (لباب الالباب ). || درشواهد زیر به معنی ظرف آب یا شراب که در خوانها گذارند آمده است : خوانی نهاده بودند سخت باتکلف ... شراب روان شد هم بر این خوان و دیگر خوان که سرهنگان و خیلتاشان و اصناف لشکر بودند، مشربهای بزرگ ،چنانکه از خوان مستان بازگشته بودند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 276). وی با غلامان و خاصگان خویش خلع عذار کرد، تا بدانجایگاه سخف رفت که فرمود تا مشرب های زرین و سیمین آوردند. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 388).
هلال روزه نمود از سپهر پراختر
به شکل مشرب زرین ز چشمه ٔ کوثر.
سوزنی .
|| آب . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). شراب . (بحر الجواهر) (دهار) (مهذب الاسماء). || به مجاز به معنی مذهب و دین و آئین به مناسبت انتفاع معنوی . (غیاث ) (آنندراج ). مذهب . دین . آئین . روش . طریقه . مسلک . نحله . روش دینی و فلسفی و سیاسی . || خوی . طبیعت . سرشت . سیرت . مزاج . (از ناظم الاطباء).
- بدمشرب ؛ بدخوی . (ناظم الاطباء).
- خوش مشرب ؛ خوشخوی . (ناظم الاطباء).
- صوفی مشرب ؛ صوفی مسلک . و رجوع به مدخل صوفی مشرب شود.
- عالی مشرب ؛ خوش خوی و بلندنظر. و رجوع به مدخل عالی مشرب شود.
- لطیف مشرب ؛ خوش طبع و متواضع. (ناظم الاطباء). لطیف طبع. و رجوع به لطیف و ترکیب های آن شود.
... ادامه
606 | 0
مترادف: 1- آيين، كيش، مذهب، مسلك، مكتب، نحله 2- خلق، خو، ذوق 3- بينش، شيوه تفكر 4- آبشخور، منهل
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: مشارب]
مختصات: (مَ رَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: maSrab
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 542
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
disposition | mood , humor , grain , nature , watering place , humour , model
ترکی
içici
فرانسوی
buveur
آلمانی
trinker
اسپانیایی
bebedor
ایتالیایی
bevitore
عربی
ترتيب | تنظيم , ميل , نزعة , مزاج , قابلية , رغبة , حب الحكم , عريكة , حسم مسألة ما , تغير
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مشرب" در زبان فارسی به معنای شیوه‌ی زندگی یا طرز فکر و همچنین به معنای محل نوشیدن (مانند قهوه‌خانه) استفاده می‌شود. در ادامه به برخی از قواعد نگارشی و کاربردی مرتبط با این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "مشرب" به‌دلیل نداشتن حرف خاصی که بتواند اشتباهات نگارشی را ایجاد کند، به راحتی نوشته می‌شود و نیاز به توجه خاصی ندارد.

  2. جنس کلمه: "مشرب" اسم است و می‌تواند جمع بسته شود. جمع این کلمه "مشارب" است.

  3. کاربرد در جملات: این کلمه معمولاً در متون ادبی، اجتماعی یا مذهبی به کار می‌رود. برای مثال:

    • "در این کتاب به بررسی مشرب‌های مختلف فلسفی پرداخته شده است."
    • "آن مشرب، به طرز خاصی از میانه‌روی پیروی می‌کند."
  4. نحوه استفاده در ترکیب‌ها: "مشرب" می‌تواند در ترکیب‌ها و عبارات مختلفی استفاده شود، مانند "مشرب عرفانی"، "مشرب فکری"، "مشرب فرهنگی" و غیره.

  5. توجه به زمینه: برای درک معنای دقیق "مشرب" در جملات مختلف، باید به زمینه و سیاق صحبت توجه کرد.

با رعایت این نکات می‌توان به شیوه‌ای صحیح و مؤثر از کلمه "مشرب" در نگارش و مکالمات فارسی استفاده کرد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در این محفل ادبی، هر کسی مشرب خاص خود را درباره شعر و شاعری بیان کرد.
  2. مشرب فرهنگی این شهر به تنوع و همزیستی مسالمت‌آمیز اقوام مختلف برمی‌گردد.
  3. او با مشرب هنری خود، توانست هنری نو و منحصر به فرد خلق کند که همگان را تحت تأثیر قرار داد.

واژگان مرتبط: وضع، خواست، حالت، تمایل، سرشت، حال، حوصله، وجه، مزاج، شوخی، خلط، تنابه، خوش مزگی، دانه، غله، حبوبات، ذره، جو، طبیعت، ماهیت، ذات، فطرت، مخزن، محل چشمه اب معدنی، اب انبار، ابشخور، استخر

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری