جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مشرف . [ م ُ ش َرْ رَ ] (ع ص ) بزرگی داده شده . (غیاث ). بزرگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بزرگ داشته . حرمت کرده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بزرگ . سرافرازی دهنده و بزرگی دهنده و سرافراز. (از ناظم الاطباء). - مشرف ساختن ؛ مشرف کردن . (ناظم الاطباء). - مشرف شدن ؛ سرافراز شدن . (ناظم الاطباء) : و به حضور آن عزیزان که ... مشرف شدم . (مجالس سعدی ). به امیدی که با لعل لبت خواهد مشرف شد می از کام صراحی رفته در پیمانه خواهد شد. ملا نظمی (از آنندراج ). - مشرف کردن ؛ سرافراز کردن . سرافرازی دادن .(از ناظم الاطباء). - مشرف گردانیدن ؛ بزرگ گردانیدن . بزرگ داشتن کسی را : و شریف آن کس تواند بود که خسروان روزگار وی را مشرف گردانند. (کلیله و دمنه ). سلطان او را در مسند حکم بنشاند و به خلعت وزارت مشرف گردانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 ص 364). - مشرف گشتن ؛ بزرگی یافتن : به پیغمبر عرب یکسر مشرف گشت و فر او ز ترک و رومی و هندی و سندی گیلی و دیلم . ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 269). مشرف گشته ای تا تو گرامی گشته ای از حق مکرم بوده ای تا بوده ای وینها تو را در شان . ناصرخسرو (ایضاً ص 363). || کنگره دار. دندانه دار. دندانه دندانه . مضرس : مشرف الاوراق ؛ با برگهای کنگره دار. مشرف الورق ؛ با برگ کنگره دار. مانند برگ گزنه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): ورقة مشرف [ ای ورق ایریغارون ]. (ابن البیطار، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و لها [ لجاوشیر ] ورق ... مستدیر مشرف ذوخمس شرف . (ابن البیطار ایضاً). وله [ لرعی الحمام ] ورق مشرف . (ابن البیطار ایضاً). ورقه [ ورق سقولوقندریون ] مشرف مثل الورق البسفایج . 1-صفت
2- مفتخر، سرافراز
3- بلندپايه
4- آستان بوسي، شرفياب honored to visit, dominant, predominant, overlooking مطلة görmezden gelen surplombant mit blick con vista a affacciato غالب، مسلط، برتر، برجسته، حکمفرما، عمده
honored to visit|dominant , predominant , overlooking
ترکی
görmezden gelen
فرانسوی
surplombant
آلمانی
mit blick
اسپانیایی
con vista a
ایتالیایی
affacciato
عربی
مطلة
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «مشرف» در زبان فارسی به معنی «مراقب» یا «ناظر» و همچنین «کس یا چیزی که بر چیزی تسلط دارد» استفاده میشود. برای نگارش و استفاده صحیح از این واژه، چند نکته وجود دارد:
نحوه استفاده:
«مشرف» به عنوان صفت به کار میرود. مثلاً: «او مشرف بر امور است.»
این کلمه میتواند در ترکیب با سایر کلمات نیز استفاده شود. مثلاً: «مشرف بر مکان»، «مشرف به وضعیت».
جنس و تعداد:
این کلمه در زبان فارسی، صفتی است که برای افراد یا اشیاء میتواند مذکر یا مؤنث باشد، اما به صورت جمع نمیتوان به کار برد.
آیا باید تغییر شکل بدهد؟:
«مشرف» به صورت مفرد و در حالت نکره به کار میرود. در صورت نیاز به بیان جمع آن، میتوان از «مراقبان» یا «ناظران» استفاده کرد.
قواعد نگارشی:
کلمات و جملات باید به گونهای نوشته شوند که مفهوم دقیق را برسانند. برای مثال، در جملهای مانند «او مشرف بر کارهای گروه است»، باید به وضوح مشخص شود چه چیزی یا چه کسی باید ناظر باشد.
اگر سوال خاص یا کاربرد خاصی از کلمه «مشرف» مد نظر شماست، لطفاً روشنتر بفرمایید تا به آن اشاره کنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
پس از سالها انتظار، او بالاخره بر قلهٔ کوه مشرف شد و منظرهٔ زیبای دره را مشاهده کرد.
مشرف به دریا، این ویلا یکی از بهترین مکانها برای تعطیلات تابستانی است.
نظر مشرف او بر روند پیشرفت پروژه باعث شد که تیم کار بیشتر و بهتری انجام دهد.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر