جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mazā

مضا

معنی: مضا. [ م َ ] (ع اِمص ) مضاء . بُرندگی و تیزی :
در صد مصاف معرکه گر کند گشته ام
روزی به یک صقال به جای آید این مضا.
مسعودسعد (دیوان چ رشیدیاسمی ص 2).
ز چرخ گردان مهری ز کوه ثابت زر
ز چشم ابر سرشکی ز حد تیغ مضا.
مسعودسعد (دیوان چ رشیدیاسمی ص 8).
|| تندی . سرعت . روانی :
بود حیدر در مضاء حمله چون شاه جهان
تا به مردی این جهان آوازه ٔ حیدر گرفت .
مسعودسعد (دیوان ص 75).
گه ِ وقار و گه ِ جود، دست و طبع تو راست
ثبات تند جبال و مضاء تیز ریاح .
مسعودسعد.
نه داشت ثبات حزم تو کوه
نه یافت مضای عزم تو باد.
مسعودسعد.
زرای اوست نفاذی که در قضا باشد
ز وهم اوست مضائی که این قدر دارد.
مسعودسعد (دیوان چ رشیدیاسمی ص 88).
مضای عزمش بر روی باد بست جناح
ثبات حزمش در مغز کوه کوفت قدم .
مسعودسعد (دیوان چ رشیدیاسمی ص 350).
|| نفاذ. امضاء. عزم :
حشمتش را مضاء بهرام است
رتبتش را علو کیوان باد.
مسعودسعد.
در هر کار که اعتماد بر مضا و نفاذ تو کرده ام . (کلیله چ مینوی ص 234)... زن حکیم و خردمند داشت که به سداد و غنا و نفاذ و مضا مذکور باشد. (کلیله چ مینوی ص 350).
مضاء رای تو چون گوهر ظفر بنمود
خرد بدید که از برق چون جهد الماس .
سیدحسن غزنوی .
مضای خشم تو بر نامه ٔ اجل توقیع
نفاذ امر تو بر دعوی قضا برهان .
انوری (دیوان چ مدرس رضوی ص 357).
و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
... ادامه
568 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم مصدر) [عربی: مضاء] [قدیمی]
مختصات: (مَ) [ ع . مضاء ]
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 841
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
عربی
طريقة | أسلوب , صيغة , موضة , شكل , نسق , مقام الحان , زي سائد , دور الخياطة , وفق العادة الجارية , مطابق لذوق العصر , الوضع
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مضا" در زبان فارسی به معنای "مقابل" یا "مضاد" است، ولی این کلمه به تنهایی در محاوره یا نوشتار رسمی کاربرد کمتری دارد. در صورتی که به دنبال قواعد نوشتاری و استفاده از این واژه هستید، باید به موارد زیر توجه کنید:

  1. استفاده در جملات: کلمه "مضا" می‌تواند در جملات به صورت زیر مورد استفاده قرار گیرد:

    • "این دو مفهوم مضا یکدیگر هستند."
    • "در این بحث، مضا بودن این دو دیدگاه باید روشن شود."
  2. نقطه‌گذاری: در صورتی که "مضا" در وسط جمله قرار دارد، باید به نقطه‌گذاری مناسب توجه داشت و از ویرگول برای جدا کردن جملات یا عبارات استفاده کرد.

  3. توجه به معنی: دقت کنید که منظور شما از "مضا" چه بوده و در چه متنی قرار است از آن استفاده شود، زیرا معانی این کلمه ممکن است در بافت‌های مختلف تغییر کند.

اگر سوال خاصی درباره این کلمه دارید یا نیاز به مثال‌های بیشتری است، خوشحال می‌شوم که کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. مضا در زبان فارسی به معنای مقایسه و تضاد است و در ادبیات کاربرد زیادی دارد.
  2. در کلاس ادبیات، معلم از ما خواست که جملاتی با مفهوم مضا بسازیم تا بتوانیم بهتر یاد بگیریم.
  3. وقتی درباره دو موضوع مختلف صحبت می‌کنیم، معمولاً به مضا و تضاد میان آن‌ها اشاره می‌کنیم.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری