جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: معرض . [ م ُ رِ] (ع ص ) روی برگرداننده از چیزی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). روی برگرداننده و اعراض کننده و پشت کننده . (ناظم الاطباء): والذین هم عن اللغو معرضون . (قرآن 3/23). و از اینچه دیدم می ترسیدم ، اگرچه از تعرض ما معرض بودند... (کلیله و دمنه چ مینوی ص 196). آنکه معرض را ز زر قارون کند رو بدو آری به طاعت چون کند. مولوی . آفرین ای اوستاد سحرباف که نمودی معرضان را در رصاف . مولوی . || آنکه پیشتر آید هرکه را که قرض دهد یا روی گرداند از وی که منع کند از قرض گرفتن یا کسی که بی باکانه از هرکس و از هر جانب وام گیرد و ادا نکند. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). آنکه وام گیرد از هرکس که ممکن باشد. (از اقرب الموارد). || طاء معرضاً حیث شئت ؛ یعنی پاسپر کن هرجا که بخواهی باکی نیست ترا و بتحقیق امکانی و قدرتی داری . (منتهی الارب ) (ازناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). 1- موضع، جايگاه
2- صحنه، عرضگاه، نمايشگاه
3- دسترس exposed مكشوف، معرض للخطر، مُعرض ل maruz exposé ausgesetzt expuesto esposto
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر