جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

me'sam
the innocent  |

معصم

معنی: معصم . [ م ِ ص َ ] (ع اِ) جای یاره از دست . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جای یاره وسوار از دست و بند دست . (ناظم الاطباء). جای دست برنجن یعنی ساعد. (غیاث ). جایی از بازو و یا دست که دستبند را بندند. ج ، معاصم . (از اقرب الموارد). جای دستبند از دست . مچ . مچ دست . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): هرگز دیده ای دست دغایی بر کتف بسته ... یا دستی از معصم بریده الا به علت درویشی . (گلستان ).
بسا کاخا به زیر پای نادان
که گر بازش کنی دست است و معصم .
سعدی .
دستان که تو داری ای پریزاد
بس دل ببری به کف و معصم .
سعدی .
|| نام بزی .(منتهی الارب ) (آنندراج ). نام بز. (ناظم الاطباء). نامی است برای بز. (از اقرب الموارد). || کلمه ای است که بدان بز را در وقت دوشیدن خوانند و گویند معصم معصم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
... ادامه
661 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی، جمع: معاصم] [قدیمی]
مختصات: (مِ صَ) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 240
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
the innocent
عربی
البريء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «معصم» در زبان فارسی به معنای مچ دست است. در نگارش این کلمه و استفاده از آن، قواعد و نکات زیر ممکن است مفید باشد:

  1. املا: کلمه «معصم» به همین شکل نوشته می‌شود و باید توجه داشت که به صورت صحیح و بدون تغییر در حروف نوشته شود.

  2. تایپ و جابجایی: هنگام تایپ، باید دقت کنید که حرف «ع» و «ص» به درستی وارد شوند و ترتیب آنها حفظ شود.

  3. تلفظ: این کلمه به صورت «مَعصَم» تلفظ می‌شود و به دقت در تلفظ آن باید توجه شود.

  4. کاربرد: معصم بیشتر در متون ادبی و پزشکی به کار می‌رود و در جملات می‌توان به شکل‌های مختلفی از آن استفاده کرد. مثلاً: «او دستش را بر روی معصم طرف مقابل گذاشت.»

  5. معانی مختلف: اگرچه «معصم» به طور عمده به معنای مچ دست است، اما ممکن است در متون قدیمی یا ادبی معانی دیگری نیز داشته باشد.

  6. نکات نگارشی: در جمله‌سازی، باید دقت کرد که کلمه معصم با دیگر کلمات به درستی ترکیب شود و از نظر گرامری صحیح باشد. مثلاً: «معصم دست او زخمی شده بود.»

استفاده صحیح و آگاهانه از کلمات، به بهبود نگارش و فهم بهتر متون کمک می‌کند.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. معصم دست او به دلیل کار زیادی که انجام می‌دهد، همیشه در حال درد و خستگی است.
  2. bracelet زیبا بر روی معصم او درخشش خاصی داشت و همه را جلب می‌کرد.
  3. معصم ورزشکاران معمولاً تحت فشار زیادی قرار می‌گیرد و باید به طور ویژه از آن مراقبت شود.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری