جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: معمول . [ م َ ] (ع ص ) عمل کرده شده . کرده شده . || ساخته شده و پرداخته شده . (ناظم الاطباء). ساخته . برساخته . مصنوع . مقابل طبیعی : نوشادر بر دوگونه است معدنی و معمول . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || مستعمل . || مقررشده و موافق دستور و رسمی . (ناظم الاطباء). مرسوم . متداول . رایج . به آیین . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - برحسب معمول ؛ طبق مرسوم . مطابق عادت . - بنا به معمول ؛ طبق عادت . حسب المعمول . || خفته به خواب مصنوعی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || پوشیده شده . (ناظم الاطباء). || آب به شیر و شهد و برف آمیخته . و منه اتی بشراب معمول . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شراب به شیر و عسل آمیخته . (از اقرب الموارد). || (اِ) دستور و قاعده و رسم . || رواج و عادت . (ناظم الاطباء). 1- باب، جاري، رايج، معموله، متداول، مد، مرسوم
2- عادي، متعارف غيرعادي، نارايج، نامتداول، نامتعارف usual,normal,customary,made معتاد، مألوف، اعتيادي olağan habituel Üblich habitual solito
کلمه "معمول" در زبان فارسی به معنای رایج، متداول و معمولی است. برخی نکات مربوط به قواعد و نگارش این کلمه به شرح زیر است:
نحوه نوشتار: کلمه "معمول" به صورت "معمول" نوشته میشود و هیچ علامت خاصی ندارد.
جفتسازی: این کلمه میتواند بهعنوان صفت به کار رود و معمولاً قبل از اسم میآید. به عنوان مثال: "روش معمول" یا "ساعت معمول".
ترکیبها: معمولاً این کلمه با واژههای دیگر ترکیب میشود. مثلاً "معمول اجتماعی" (که به روندهای اجتماعی معمول اشاره دارد) و "شغل معمول" (که به شغلهای رایج اشاره میکند).
توجه به سیاق: در استفاده از کلمه "معمول"، توجه به زمینه و سیاق جمله ضروری است، زیرا این کلمه میتواند در معانی مختلف استفاده شود.
نحو: به لحاظ نحوی، "معمول" میتواند بهعنوان صفت و یا اسم به کار رود؛ مثلاً: "این روش معمول است" (صفت) یا "این کار معمول است" (اسم).
معادلها: در برخی مواقع، میتوان از معادلهایی مانند "رایج" یا "متداول" بهجای "معمول" استفاده کرد، بسته به اینکه در کدام زمینه صحبت میشود.
با رعایت این نکات میتوان از کلمه "معمول" بهدرستی در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
مطالعه روزانه یکی از فعالیتهای معمول در زندگی من است.