جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

ma'n

معن

معنی: معن . [ م َ ] (ع ص ، اِ) دراز. || کوتاه . || اندک . || بسیار. || سهل و آسان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
- رجل معن فی حاجته ؛ مرد سهل و آسان درحاجت . (ناظم الاطباء).
|| هرچیز که بدان سودی باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || چرم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ادیم . (اقرب الموارد). || آب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). آبی که ظاهر باشد. (از اقرب الموارد). || خواری . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (مص ) دور رفتن اسب . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). دور رفتن در تاختن . (از اقرب الموارد). || روان کردن آب را. (از منتهی الارب ) (آنندراج )(از ناظم الاطباء). روان شدن آب . (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط) (از تاج العروس ج 9 ص 347). || سیراب شدن گیاه و به پایان بالیدگی رسیدن گیاه .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سیراب شدن گیاه یا جا از آب . (از اقرب الموارد). || پی در پی باریدن باران بر زمین و سیراب ساختن آن را. (از اقرب الموارد). || پذیرفتن خواری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || اقرار کردن به حق کسی . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || منکر شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). انکار کردن حق کسی . (از ناظم الاطباء). منکر شدن حق کسی و این لغت از اضداد است . (از اقرب الموارد). || سپاس نعمت ناکردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
... ادامه
534 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (مَ) [ ع . ] (ص . از اضداد)
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 160
شمارگان هجا:
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "معن" به عنوان یک واژه نمی‌تواند به صورت مستقل در زبان فارسی استفاده شود. به احتمال زیاد منظور شما "معنای" (به معنای مفهوم یا معنی) یا "معنوی" (به معنای روحی یا غیرمادی) است.

در زیر به نکاتی درباره نگارش و استفاده از این کلمات اشاره می‌کنیم:

  1. معنا: به معنای مفهوم یا معنی. برای مثال: "معنای این کلمه چیست؟"

  2. معنوی: معنای روحی یا غیرمادی. برای مثال: "این اثر هنری جنبه‌های معنوی دارد."

  3. جایگاه در جمله: هر دو کلمه معمولاً به عنوان اسم در جمله به کار می‌روند و می‌توانند مفعول، فاعل یا توصیف‌کننده باشند.

  4. نکات نگارشی:
    • در هنگام نوشتن به املای صحیح واژه‌ها دقت کنید.
    • از علائم نگارشی مناسب در کنار جملات استفاده کنید.
    • سعی کنید جملات را به گونه‌ای تنظیم کنید که معنا واضح و روشن باشد.

اگر سوال خاصی درباره قواعد خاصی دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. معن زندگی ما در کمک به دیگران و ایجاد تغییر مثبت در جامعه است.
  2. او همیشه به دنبال یافتن معن عمیق‌تری در تجربیات روزمره‌اش بود.
  3. در ادبیات، معانی متفاوتی برای واژه‌ها وجود دارد که می‌تواند احساسات مختلفی را منتقل کند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری