جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: معنوی . [ م َ ن َ] (از ع ، ص نسبی ) . با معنی و چمی . (ناظم الاطباء). منسوب به معنی . مربوط به معنی . آرِشی . مقابل لفظی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || حقیقی و راست و اصلی و ذاتی و مطلق و باطنی و روحانی . (ناظم الاطباء). مقابل مادی . مقابل صوری . مقابل ظاهری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). معنایی که فقط بوسیله ٔ قلب شناخته می گردد و زبان را در آن بهره ای نیست . (از تعریفات جرجانی ) : به گوش جان و دلت پند معنوی بشنو نگر چه گوید، گوشت به پند او بسپار. ناصرخسرو. گر سخن را قیمت از معنی پدید آید همی معنوی باید سخن چه تازی و چه پهلوی . ادیب صابر. کی توان گفت از دهان تو سخن زانکه صورت نیست آن جز معنوی . عطار. یکی جان عجب باید که داند جان فدا کردن دو چشم معنوی باید عروسان معانی را. مولوی . دلایل قوی باید و معنوی نه رگهای گردن به حجت قوی . سعدی . - دوست معنوی ؛ دوست درونی . (ناظم الاطباء). دوست منزه از شوائب مادی . - مرد معنوی ؛ آنکه در عالم معنی سیر کند. سالک راه حق : من که قاضی ام نه مرد معنوی زین مرقع شرم می دارم همی . عطار (منطق الطیر چ مشکور ص 125). - مقامات معنوی ؛ مراتب سیر باطنی . درجات سلوک به سوی حق . مقامات عرفانی : بلبل ز شاخ سرو به گلبانگ پهلوی می خواند دوش درس مقامات معنوی . حافظ. 1- باطني، روحاني، روحي، عرفاني
2- عارف
3- معنايي ظاهري، مادي، صوري
1- دروني spiritual, moral, immaterial, mental, psychic, incorporeal, inward, supersensible روحي، روحاني، ديني، عذري، كنسي، شبحي، روحية manevi spirituel spirituell espiritual spirituale روحی، روحانی، فکری، غیر مادی، مربوط به روح و جان یا اراده، اخلاقی، وابسته بعلم اخلاق، مجرد، بی اهمیت، جزئی، روانی، مغزی، دماغی، ذهنی، واسطه، بی جسم، درونی، باطنی، داخلی، تویی، ذاتی، ماوراء محسوسات، مافوق احساس، ماوراء عالم حواس
کلمه «معنوی» در زبان فارسی به معنای مرتبط با معنا، مفهومی و غیرمادی است. در مورد نگارش و قواعد مرتبط با این کلمه، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نحوهی نوشتار: کلمه «معنوی» باید به طور صحیح نوشته شود و به هیچ عنوان نباید حروف آن جابهجا یا حذف شود.
نکات املایی: پسوند «ی» در این کلمه به معنی صفتسازی است و به کلمه اصلی «معنا» اشاره دارد.
کاربرد در جملات:
کلمه «معنوی» میتواند به عنوان صفت برای توصیف اسامی مختلف به کار رود. به عنوان مثال:
«او دارای یک دیدگاه معنوی است.»
«کتابهای معنوی میتوانند به رشد فکری انسان کمک کنند.»
ترکیبها و جملات مرتبط:
«تجربه معنوی»
«رشد معنوی»
«سیر معنوی»
پرهیز از اشتباهات: توجه داشته باشید که ممکن است در گفتار محاورهای یا نوشتار غیررسمی، اشتباهاتی در تلفظ یا نوشتار این کلمه رخ دهد. مثلاً به اشتباه «معنوی» را «معناوی» بنویسند که نادرست است.
با رعایت این نکات، میتوانید به شیوهای صحیح و مؤثر از کلمه «معنوی» در نگارشهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در دنیای امروز، جستجوی معنوی به یک نیاز اساسی برای بسیاری از افراد تبدیل شده است.
کتابهای معنوی میتوانند به ما در درک عمیقتر از خود و ارتباطمان با جهان کمک کنند.
برای رسیدن به آرامش درونی، تمرکز بر فعالیتهای معنوی مانند Meditation بسیار موثر است.
لغتنامه دهخدا
واژگان مرتبط: روحی، روحانی، فکری، غیر مادی، مربوط به روح و جان یا اراده، اخلاقی، وابسته بعلم اخلاق، مجرد، بی اهمیت، جزئی، روانی، مغزی، دماغی، ذهنی، واسطه، بی جسم، درونی، باطنی، داخلی، تویی، ذاتی، ماوراء محسوسات، مافوق احساس، ماوراء عالم حواس