جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: معول . [ م ُع َوْ وَ ] (ع مص ) اعتماد کردن و تکیه نمودن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اعتماد کردن زیرا که به صیغه ٔ اسم از تعویل مصدر میمی هم آمده و تعویل به معنی اعتماد کردن است . (غیاث ) (آنندراج ). || (ص ، اِ) مستعان و محتمل و معتمدو گویند لیس علیه معول ؛ ای مستعان . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). اعتمادکرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). - معول علیه ؛تکیه شده بر او. آنکه بر او اتکال و اعتماد شده است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || محل اعتماد. (ناظم الاطباء). قابل اعتماد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : تو مسافری و دنیا سرآب و کاروانی نه معول است پشتی که بر این پناه داری . سعدی . || (اِمص ) اعتماد. تکیه : از این فکر خواب از من رمیده است که بدین دنیا و مملکت معولی نیست و بر بقای زندگانی هیچ اعتمادی نیست . (سیاست نامه ). تا نگردد مرید از اول نیست دان که در توبه اش معول نیست . سنائی (مثنویها چ مدرس رضوی ص 65). و فضه ٔ فیاض ماء معین به مُعَوّل مِعْوَل کاریزکن توان طلبید. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 205). بر زهره نظر گماشت اول گفت ای به تو بخت را معول . نظامی . معرفت اشعار منظوم ... برای دانستن تفسیر کلام باری ... لازم است و ائمه ٔ نحو... را در حل مشکلات قرآن ... دستاویزی محکم است و در اصابت آن بر مستودعات دواوین شعراء عرب معولی تمام . (المعجم چ دانشگاه ص 28). زیرا که معول در دیگر علوم بر حفظ و فهم باشد و در این علم بر حفظ مطلق . (تاریخ بیهق ص 10). و لشکر مغول را معول چون بر بخت بود و مساعدت وقت ... (جهانگشای جوینی ). ای آنکه خانه بر ره سیلاب می کنی بر خاک رودخانه نباشد معولی . سعدی . - معول کردن ؛ اعتماد کردن . تکیه کردن : ایمن است از رستخیز افلاک از آنک بر بقای او معول کرده اند. خاقانی . با کسی که در همه ٔ ابواب بر تو مُعَوَّل کند به مِعْوَل فریب و خداع بنیاد حیات او برکندن ... (مرزبان نامه ص 271). 1-صفت
2- استوار، معتمد
3- تكيه گاه
4- اعتماد، تكيه deal صفقة، اتفاق، قدر، كمية، التوزيع، عملية تجارية، لوح من خشب، برنامخ حكومي ضخم، تعامل، وزع، تاجر، عالج، بحث في
صفقة|اتفاق , قدر , كمية , التوزيع , عملية تجارية , لوح من خشب , برنامخ حكومي ضخم , تعامل , وزع , تاجر , عالج , بحث في
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "معول" در زبان فارسی به معانی مختلفی استفاده میشود و به عنوان یک واژه خاص در برخی متون و زمینهها کاربرد دارد. برای نگارش صحیح و استفاده مناسب از این کلمه، قواعد زیر را در نظر بگیرید:
املا: املای صحیح این کلمه "معول" است و باید به همین شکل نوشته شود.
نوع کلمه: "معول" به عنوان اسم به کار میرود و در برخی موارد به معنای عادی یا معمولی نیز استفاده میشود.
نحوه به کارگیری: در جملات، این کلمه معمولاً به عنوان اسم با فعل یا صفت همراه میشود. مثلاً: "این رفتار معول است."
زبان نگارش: در نوشتار رسمی و ادبی، دقت در استفاده از کلمات و معناهای خاص آنها حائز اهمیت است.
توجه به متن: در صورت استفاده از "معول" در متون تخصصی یا ادبی، توجه به زمینه و مفهوم دقیق آن ضروری است تا از ابهام جلوگیری شود.
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "معول" به درستی در نوشتارهای خود بهرهبرداری کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
کارگر با معول به دیوار قدیمی ضربه میزند تا آن را خراب کند.
پس از ساعتها کار سخت با معول، سنگهای بزرگ به راحتی شکسته شدند.
معول یکی از ابزارهای مهم در ساخت و ساز است که برای تخریب استفاده میشود.