معین
licenseمعنی کلمه معین
معنی واژه معین
اطلاعات بیشتر واژه
کلمه «معین» در زبان فارسی به چندین صورت و معنا مورد استفاده قرار میگیرد و به همین دلیل، قاعدهها و نکات نگارشی خاصی برای آن وجود دارد. در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
1. مفهوم و معانی
- کلمه «معین» به معنای مشخص، تعیینشده و یا دارای خصوصیات مشخص است.
- در برخی مواقع، به معنای «کمککننده» یا «مساعد» نیز به کار برده میشود.
2. استفاده در جملات
- «معین» میتواند به عنوان صفت و یا اسم به کار برود. مثلاً:
- به عنوان صفت: «این کتاب معین به درک بهتر علم کمک میکند.»
- به عنوان اسم: «معین این موضوع در جلسه مطرح شد.»
3. قواعد نوشتاری
- در نوشتار رسمی، بهتر است از کلمه «معین» به صورت صحیح و در مکان مناسب استفاده شود.
- بهکاربردن علامتهای نگارشی مناسب در جملات حاوی کلمه «معین» مهم است، مثل کاما، نقطه و...
- در متون حقوقی یا علمی، دقت در استفاده از کلمه «معین» و توضیحات پیرامون آن ممکن است ضروری باشد.
4. نکات نگارشی
- کلمه «معین» باید بهدرستی در جملات تلفظ و نوشته شود.
- در نوشتار فارسی، استفاده از حروف بزرگ یا کوچک باید بهجا و در مواقع مناسب انجام شود.
5. ترکیب با سایر کلمات
- «معین» در ترکیب با سایر کلمات میتواند معانی مختلفی بگیرد؛ مثلاً:
- «معینالمسئله» به معنای مسئلهای که مشخص و معین است.
- «معینالوقت» به معنای زمانی که معین و مشخص شده است.
6. صرف و نحو
- از نظر صرف و نحو، «معین» صفت غیرقابل صرف است و بدون تغییر در حالتهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد.
با توجه به این نکات میتوانید در نوشتارهای خود از کلمه «معین» به درستی استفاده کنید.
- معین به عنوان یکی از بهترین دانشآموزان کلاس همیشه در مسابقات علمی شرکت میکند.
- دوست معین برای او یک کتاب جدید درباره تاریخ ایران هدیه خرید.
- معین تصمیم گرفته است تا در تابستان به مسافرت برود و تجربیات جدیدی کسب کند.
ک محمد .. بعد زنگ زدیم دوباره مهدی بیاد ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
ک آدامس معلومه دیگ ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
ادامش ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
این مریضی روحی ک گرفتم خیلی بدتر بود تا زمان قدیم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
ک الی وسمیرا کردن ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
و..... ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
اره ما چهار تا بودیم تو پارک ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
مهدی و مرضیه و سمانه امیر ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
جغجغه به خودت بده شیخ ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
الی آخوند ها مجبورش کردن منو مسخره کنه ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
سمیرا پول میگره از آخوندا ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
من قمی هستم تو چرا با هیاتی ها هستی ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
الان دیگ به همچی شک دارم چاقو و... ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
کسایی ک شهید شدن خودم و ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
هوا و ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
و.... ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
هنوزم میترسم بیام هیات از طعنه های شما ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
برنامه تون زندست ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
یا مرده زنده ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
کلا منو ببخشید ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
من به خاطر اینا و خودم و ریانا ابوبکر مادر م زدم فوش دادم خودم زدم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
وطبفه اول. میخواستم خودم پرت کنم پایین از همینجا ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
به خاطر تو ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
ما از خدا دور شده بودیم این دختر محدثه تو پارک 45از حضرت فاطمه دفاع کرد ما بهش فوش دادیم مسخره کردیم ببخش مارو ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
و کفش فروشه و مغازه دار سرکوچه وطبقه اول به خاطر شما دعوا شد ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
با مادرم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
ولی من فراموش کردم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
وریانا ابوبکر ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
ک همه گوهشو خوردن همه ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
من رفتم فوش بدم به ریانا همه گوه ریانا ابوبکر خوردن ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
ایرانی های گوه ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
و افغانی ها ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
از این طرف سمیرا والی باهم بودن ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
سمیرا خودشو کشت برای چیزی ک شبیهش نبود بلکه سمیرا انگلیسی یادته روی دیوار مارتا بود ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
نمیشه هم خر بخوای هم خرما ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
سمیرا مارتا ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
من از تو طرفداری کردم چرا اینجوری کردی ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
دندونام شکسته عصب زده دکتر نمبرن منو. الان چرک کرده پف کرده یه طرف صورتم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
پول نمیدن میگن پول نداریم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
همیشه تنهام اینجا ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
میزنه گلوم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
سرکار نمی تونم برم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
کلا همسایه ها از من بدشون میاومد. ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
مهدی و مرضیه تو پارک غل میخوردن ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
گاز میگرفتن مثل شوهای هندی تو چمنا ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
پول ندارن ولی واقعا بابام ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
برای دندون همین ک اجاره کرده منو نفرین میکنه ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
حیدر آباد ما طوطی داشتیم بابام به جای طوطی ها حرف میزد بچه ها جمع شده بودن ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
یه بار زهرا بابامو بوس کرد ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
شهین همون شاهان برید بمیرید ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
میلاد و فریبا همسایه ما بودن آرش واشکان ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
چه زوری داشتن بچه بود ن من هشت سالم بود نفسم بند اومد ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
و سپیده و سحر همسایه بودن ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
ریحانه هشتکردی و ملیکا شبیه آفریقا یی ها بود حیدرآباد بوده ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
حیدرباد چهارشنبه سوری قبلاً همه می اومدن بیرون. سیم میچرخوندن پروانه میزدن و... ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
من واحمد می اومدیم بیرون تو پارک قبلاً پارک نبود ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
چند نفری بازی میکردیم همه اون کوچه بودن ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
زهراو مرضیه مانتویی بودن میخواستن برن محامین تو کوچه چادر سر شون کردن ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
بعد اومده بیرون مرداد خندیدن ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
تاجیکی خودتی مظلوم برای من شو درست کردین ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
برای من دعا کنید من مریضم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
سن ۲۲از تیلور سوئیفت خیلی بدم میاومدتیلور گوه عن احمد و بابام و مرضیه آهنگ گوش میدادن ععه تیلور سوئیفت چشم سیاه گوه شهین چشم سیاه ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
تیلور گوه چشم سیاه عن شهین اشتباه نوشتم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
تیلور سوئیفت چشم سیاه گوه ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
سمانه همون شهین ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
شهین همون صدف ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
عکس شهین هست دیگ برید ببیند ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
تو پیج ها ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
ببخشید تیلور سوئیفت بهت فوش دادم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
درباره. سمانه شو نساز ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
اینا نخونید اینا کص شعر هستند دوتا پیج سمانه و صدف نوال مهمه ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
سمیرا کاری نکرده ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
صدف از حسادت اینکار و کرده ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
یعنی خودم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
هرچی درباره سمیرا دروغه چون ساسی شو ساخته سمانه حسودی میکنه ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
حس میکنم سرطان دهن دارم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
کلا مریضی بد دارم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
منو ببخشید پسرخاله و آشناها همسایه ها و........ شهین و محمد علی احمد مرضی همه منو ببخشید من و کیوان میثم ننوشتیم الغذیر عن سمانه ننوشته ولی گمشو ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
مینا وپرستو و سمیرا ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
همه منو ببخشید ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
صبور ی کینه ای کتی پری اصلی تویی به خصوص اونجایی ک نقاشی میکشه چشماش شبیه توعه ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
هیاتی ها و مردای خیابون و مغازه دار ها و .... همسایه ها سمانه ببخشید ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
مارتا ببخشید ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
به سمیرا فوش میدم به خودم برمیگرده یا به صبوری ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
شاید باورتون نشه ولی چند بار به اولی اون موقع فوش دادم و مارتا هی مسیحی مسخره میکردم با وحشت از خواب بیدار میشدم قرآن گذاشتم روی قلبم خوابیدم تو خواب اذان میگفتن قلبم تند تند میزد یه مرد میخندید تو درون بود ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
ولی حیدری من تورو نفرین کردم الی بزمرده دعا کردم🥲 تو مسجد دعای توسل همون نمی تونستم شکستش بدم نگو اون داشته ضد من آهنگ میخونده حالا مهم نیست بعد مادرم کمرش یه مدت درد میکرد ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
هرچی بهت میگم به خودم برمیگرده گفت مثل خون گریه کن خودم آنقدر گریه کردم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
بی دلیل ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
معصومه هیات میری برای سمانه دعا کن تو دوست من بودی ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
معصومه پیش خانواده شهید میرفت ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
سمیرا بی حجاب نشده بود شال سرش بود ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
همیشه ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
یه بار چادر سرش بود ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
پدرام من میخواستم بیام بنویسم ولی فراموش کردم دیگ نیا جلو من آبروی من نبر ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
هاجر و حمیده من نوشتم ببخشید هاجر واقعا خوشم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
خوشکلبی ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
خاله حنانه گفتم یکی بنویسه ک معلوم نبود ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
مرضیه سمانه نوشت ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
سمیرا میخواستم بیام بنویسم خودم ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل | |||
خیلی اذیت کرده ولی دیگ تموم شده ــ Sadaf Nowal در 5 ماه قبل |