جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

moqābel
opposite  |

مقابل

معنی: مقابل . [ م ُ ب َ ] (ع ص ) رجل مقابل مُدابَر؛ مردی نیک گوهر. (مهذب الاسماء). رجل مقابل ؛ مرد گرامی از جانب مادر و پدر. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).کریم النسب از جانب پدر و مادر و در اساس گوید: رجل مقابل مدابر؛ مرد کریم الطرفین . (از اقرب الموارد).
608 | 0
مترادف: 1- برابر، مساوي، معادل 2- پيش، جلو، روبرو، رويارو، نزد 3- ضد، مخالف، نقيض 4- قبال 5- محاذي، موازات
متضاد: خلف
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی]
مختصات: (مُ بِ) [ ع . ] (ص .)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: moqAbel
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 173
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
opposite | contrary , equal , inverse , equivalent , instead of , vis-a-vis , front side
ترکی
ön taraf
فرانسوی
face avant
آلمانی
vorderseite
اسپانیایی
lado delantero
ایتالیایی
fronte
عربی
مقابل | معاكس , نقيض , ضد , مواجه , معارض , متضارب , خصم , متعارض , متضاد , معاد , أمام , متواجه , تناقض , معكوس , عكس
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مقابل" در زبان فارسی به معنای "در برابر" یا "روبه‌روی" است و می‌توان آن را در جملات مختلف به کار برد. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نقطه‌گذاری: کلمه "مقابل" معمولاً در جملات نیاز به نقطه‌گذاری خاصی ندارد، اما در مواردی که در کنار آن از دیگر جملات یا عبارات استفاده می‌شود، باید به علائم نگارشی توجه کرد.

  2. نوشتن با حروف کوچک و بزرگ: معمولاً کلمه "مقابل" با حروف کوچک نوشته می‌شود مگر اینکه در ابتدای جمله قرار گیرد.

  3. استفاده به عنوان پیشوند: "مقابل" ممکن است به عنوان یک پیشوند در ترکیب با سایر کلمات نیز به کار رود (مانند "مقابل‌خوانی").

  4. حالت‌های مختلف:

    • مفرد و جمع: "مقابل" به صورت مفرد و جمع به کار می‌رود، اما در جمع معمولاً کلمات دیگری به همراه آن به‌کار می‌روند (مانند "مقابل‌ها").
    • جملات توصیفی: ممکن است برای توصیف یا نشان دادن موقعیت "مقابل" به کار رود، مثلاً: "دود از مقابل ساختمان بلند می‌شود".
  5. ساختار جملاتی:
    • در جملات خبری: "او مقابل معلم ایستاده بود."
    • در جملات سؤالی: "آیا کتابتان مقابل وی بود؟"

توجه به این نکات می‌تواند به درستی و زیبایی نوشتار کمک کند. اگر سوال خاصی درباره کاربرد "مقابل" یا قواعد نگارشی دارید، خوشحال می‌شوم کمک کنم!

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. من برای خواندن کتاب در مقابل پنجره نشسته‌ام و از نور خورشید لذت می‌برم.
  2. در مسابقه‌ی فوتبال، تیم ما در مقابل تیم رقیب به خوبی عمل کرد و برنده شد.
  3. او با شجاعت در مقابل چالش‌ها ایستاد و از هیچ چیزی نترسید.

واژگان مرتبط: معکوس، وارونه، متناقض، مغایر، نقیض، مساوی، یکسان، متساوی، همگن، برعکس، برگشته، مشابه، هم ارز، متعادل، بجای، بعوض، با هم

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری