جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

moghaddad  |

مقداد

معنی: مقداد. [ م ِ ] (اِخ ) ابن عمروبن اسود (37 سال پیش از هجرت - 33 هَ . ق .). صحابی است بدری (منسوب به بدر) قدیم الاسلام و او ابوسعید مقدادبن عمروبن ثعلبةبن مالک بن ربیعة حلیف عبدیغوث زهری بود. بدان جهت او را زهری هم گویند. پدرش عمروحلیف کنده بود لهذا او را کندی هم نامند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ابن الاسودالکندی البهرانی الحضرمی از اصحاب رسول اکرم و یکی از هفت نفری است که نخستین بار اظهار اسلام کردند. و در حدیث است : «ان اﷲ عز و جل امرنی بحب اربعة واخبرنی انه یحبهم : علی و المقداد و ابوذر و سلمان ». مقداد در ایام جاهلیت در حضرموت بود. میان مقداد و ابن شمربن حجرالکندی جنگی روی داد و مقداد با شمشیر بر پای وی زخم وارد آورد و به مکه گریخت و اسودبن عبدیغوث الزهری او را به پسری پذیرفت و بدین جهت او را مقدادبن اسود گفتند. مقداد در غزوه ٔ بدر و جز آن شرکت داشت . در نزدیکی مدینه وفات یافت و جسدش به مدینه حمل شد و در همانجا مدفون گردید. در صحیحین 48 حدیث از وی نقل شده است . (ازاعلام زرکلی ج 3 ص 1065). مقدادبن اسود و سلمان فارسی و ابوذر غفاری و عماربن یاسر از اولین کسانی هستند که به شیعه ٔ علی (ع ) معروف شده اند واینان کسانی بودند که با وجود خلافت ابوبکر، در مودت و ولایت آن حضرت ثابت ماندند. و رجوع به الاصابه طبع مصر ج 6 ص 133 و قاموس الاعلام ترکی و تاریخ گزیده ص 130 و 277 و رجوع به خاندان نوبختی ص 49 شود :
آن قوم که در زیر شجر بیعت کردند
چون جعفر و مقداد و چو سلمان و چو بوذر.
ناصرخسرو.
... ادامه
324 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم خاص اشخاص
آواشناسی: meqdAd
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 149
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
moghaddad
ترکی
mikdad
فرانسوی
miqdad
آلمانی
miqdad
اسپانیایی
miqdad
ایتالیایی
miqdad
عربی
موغاداد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مقداد" به عنوان یک اسم خاص در زبان فارسی، اصول نوشتاری و نگارشی خاص خود را دارد. در ادامه نکات مربوط به قواعد فارسی و نگارشی برای این کلمه آورده شده است:

  1. حروف بزرگ: در نوشتار فارسی، اسم‌های خاص معمولاً با حرف بزرگ آغاز می‌شوند. بنابراین "مقداد" باید با حرف بزرگ "م" نوشته شود.

  2. تلفظ: دقت در تلفظ صحیح این اسم مهم است. "مقداد" به صورت [maqdād] تلفظ می‌شود.

  3. نقطه‌گذاری: اگر کلمه "مقداد" در جمله‌ای قرار گیرد، باید به قواعد نقطه‌گذاری پیروی کند. به عنوان مثال: "مقداد در تاریخ اسلام شخصیت مهمی دارد."

  4. ساختار جمله: برای استفاده از این اسم در جملات، می‌توان آن را به عنوان فاعل، مفعول یا دیگر نقش‌ها به کار برد. مثلاً:

    • "مقداد پیامبر را همراهی کرد."
    • "داستان مقداد بسیار جالب است."
  5. نقل‌قول: اگر بخواهید کلمه "مقداد" را در نقل قول یا گفتگویی بکار ببرید، لازم است از قواعد نقل قول پیروی کنید. مثلاً:
    • او گفت: "مقداد همیشه در کمک به دیگران پیشگام بود."

با رعایت این نکات، می‌توانید از کلمه "مقداد" به درستی در متون فارسی استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. مقداد همیشه در کارهای گروهی بسیار فعال و مؤثر است.
  2. در کتاب تاریخ، به شخصیت مقداد به عنوان یکی از رزمندگان بزرگ دوره اسلامی اشاره شده است.
  3. مقداد تصمیم گرفته است که در مسابقات ورزشی مدرسه شرکت کند و تلاشی مضاعف داشته باشد.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری