جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: مقشر. [ م ُ ق َش ْ ش َ ] (ع ص ) پوست دور کرده شده و این از تقشیر است که به معنی پوست دور کردن باشد. (غیاث ) (آنندراج ). قشر برآورده شده و پوست کنده شده و سپیدشده . (ناظم الاطباء). پوست بازکرده . پوست کرده . پوست کنده و سپید کرده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : ترا بهره از علم خار است یا که مرا بهره از علم مغز مقشر. ناصرخسرو. غذا کشکاب و اسفاناخ و باقلی و ماش مقشر باید. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). گفتم سرش بگشای ، وی بگشاد کمک مصری و مغز بادام مقشر و شکر و کعب الغزال بود. (ترجمه ٔ رساله ٔ قشیریه چ فروزانفر ص 256). - بادام مقشر ؛ مغز بادام پوست دورکرده . (ناظم الاطباء). - جو مقشر؛ جو سپیدکرده . (ناظم الاطباء). جو پوست کنده . بلغور جو. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - مقشر کردن ؛ پوست باز کردن . پوست کردن . پوست کندن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || واضح . صریح . (از اقرب الموارد). صریح . بی پرده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : ثبوت آن هم از آن طریق است که ثبوت زنا به گواهان عدول و لفظ صریح که چهار مرد عدل گویند به لفظ صریح مفسر و مقشر که ... (کشف الاسرار ج 3 ص 673). در قشر بمانده کی توان دید مقصود خلاصه ٔ مقشر. سنائی (دیوان چ مصفا ص 156). عاجز شوم و فروگذارم نیکو باشد سخن مقشر. (از سندبادنامه ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || رجل مقشر؛ مرد عریان . (اقرب الموارد). || (اِ) پسته مغز. (مهذب الاسماء). فلان یتفکه بالمقشر؛ ای بالفستق . (اقرب الموارد). moghshar
کلمه "مقشر" از نظر قاعدههای نگارشی و قواعد فارسی به شرح زیر بررسی میشود:
نحوه نوشتن: کلمه "مقشر" به شکل درست نوشته میشود و از قواعد املایی پیروی میکند.
تلفظ: این کلمه به شکل "مَقَشِّر" تلفظ میشود، با تأکید بر بخش میانی آن.
معنی: "مقشر" به معنای کسی است که پوست یا لایه خارجی چیزی را جدا میکند. در اصطلاحات مختلف ممکن است به کاربردهای خاصی نیز اشاره داشته باشد.
فارسینویسی: در متون رسمی و ادبی، به کار بردن علائم نگارشی مناسب، مانند فاصلهگذاری و استفاده از ویرگول در صورت لزوم، حائز اهمیت است. البته خود کلمه "مقشر" نیاز به اضافه کردن علائم ندارد.
قواعد ترکیبی: در جملات مختلف، "مقشر" میتواند به عنوان اسم فاعل یا صفت استفاده شود. برای مثال:
"این دستگاه مقشر سبزی است."
"مقشران ماهر در بازار وجود دارند."
در استفاده روزمره و نگارش متون ادبی، توجه به معنای صحیح و استفاده جایگزین کلمات مناسب میتواند به انتقال بهتر مفهوم کمک کند. اگر سؤال خاصی دیگری در این زمینه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
قشر میوههایی مانند موز و پرتقال، مقشر کردن آنها را آسانتر میکند.
او با دقت پوست سیب را مقشر کرد تا طعم تازه آن را بیشتر بچشد.
در آشپزخانه، مقشر کردن سبزیجات به سرعت آمادهسازی غذا کمک میکند.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر