جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ملام . [ م َ ] (ع مص ) نکوهیدن . ملامة. لَوم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مصدر میمی است به معنی ملامت کردن . (غیاث ) (آنندراج ). و رجوع به ملامت شود. || (اِمص ) نکوهش . سرزنش . ملامت . سرکوفت . بیغار. بیغاره . گواژه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : جواب دادم و گفتم مرا از آنچه گذشت مکن ملامت ازایرا که نیست جای ملام . فرخی . روز میدان ترا به رنج کشد اسب و بر اسب نیست جای ملام . فرخی . گر مثل خصم را بیازارد خویشتن را خجل کند به ملام . فرخی . غلام و جام می را دوست دارم نه جای طعنه و جای ملام است . منوچهری . منزه است گه جود طبع او ز ملال مقدس است گه شکر عقل او ز ملام . امیرمعزی (دیوان چ اقبال 459). هرکه در عشق مرا خام شناسد ز حسد به سر تو که سزاوار عتاب است و ملام . امیرمعزی (ایضاً ص 463). گر ز خدمت دور ماندن لذتی باشد بزرگ من بدین دولت نیم مستوجب عیب و ملام . امیرمعزی (ایضاً ص 471). آنکه بود اندر وزارت بی ملام و بی ملال در ملال عمر او گشتی سزاوار ملام . امیرمعزی (ایضاً ص 476). ملام نیست بر آن کس که بر تو گوید مدح که بر حکیم ز مدح کریم نیست ملام . سوزنی . گر لئیمی پوشد آن کسوت به چشم اهل عقل هست بر پوشنده بی اندام و بر درزی ملام . سوزنی . در صورتی که دیده جمالش صورنگار زو شاهدی گرفته و رفته ره ملام . خاقانی . بر این موجبات بر مداومت اقداح مدام توفر می نمود و از قداح ملام توقی نمی کرد.(جهانگشای جوینی ). اگر ملول شدی یا ملامتم گویی اسیر عشق نیندیشد از ملال و ملام . سعدی . - بی ملام ؛ بدون نکوهش . بدون سرزنش . آنچه نکوهش و سرزنش را سزاوار نباشد : دل در ستایش هنرش هست بی ملال جان در پرستش خردش هست بی ملام . امیرمعزی (دیوان چ اقبال ص 468). بر زمین آزادگان در خدمت تو بی ملال بر فلک سیارگان در بیعت تو بی ملام . امیرمعزی (ایضاً ص 473). گر ببخشاید بود بخشایش او بی ملام ور بیامرزد بود آمرزش او بی ملال . امیرمعزی (ایضاً ص 447). || (اِ) جای ملامت . (غیاث ) (آنندراج ). mullah, clergyman, melam الملا ملا، اخوند، روحانی، کشیش
کلمه "ملام" در زبان فارسی به معنای بازخواست یا سرزنش است و به عنوان یک اسم میتواند در جملات مختلف مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا به برخی از قواعد نوشتاری و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
نحوه نگارش:
کلمه "ملام" باید به صورت صحیح و بدون اشتباه املایی نوشته شود.
نقش کلمه در جمله:
"ملام" میتواند به عنوان اسم (مفرد) در جملات به کار رود. برای مثال: "ملام او را بر سر اشتباهاتش کرد."
جمعسازی:
در صورت نیاز به جمع بستن، میتوان از "ملامها" استفاده کرد. مثلاً: "ملامها موجب میشوند افراد به اشتباهات خود توجه کنند."
اضافه کردن صفت:
میتوان به راحتی صفتی به کلمه "ملام" اضافه کرد تا معنای دقیقتری ارائه شود. مثلاً: "ملام شدید" یا "ملام دوستانه".
نحوه استفاده در متن:
در متنهای ادبی و رسمی، دقت در انتخاب کلمات و فانکشنهای آنها اهمیت ویژهای دارد. میتوان از "ملام" برای بیان عواطف و احساسات منفی استفاده کرد.
نقاط قوت داستاننویسی:
در داستانها و متون ادبی، میتوان با استفاده از "ملام" به توصیف شخصیتها و تعاملات آنها پرداخت.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "ملام" در جملات مختلف بهطور صحیح و مؤثر استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او همیشه در سخنانش ملامت میکند و به دیگران انتقاد مینماید.
ملامت دیگران نه تنها کمکی نمیکند، بلکه باعث افزایش تنشها میشود.
در این جلسه، به جای ملامت، سعی کردیم راهحلهایی برای مشکلات پیدا کنیم.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر