جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: ملحد. [ م ُ ح ِ ] (ع ص ) از راه حق برگردنده و فاسق و بیدین . (غیاث ) (آنندراج ). از راه حق برگشته و فاسق و بیدین و کافر و بت پرست . (ناظم الاطباء). طعنه زننده یا ستیهنده و جدل کننده در دین . ج ، ملحدون . ملاحدة.(از اقرب الموارد). آنکه از دین بازگشته یا عدول کرده یا منحرف شده . آنکه در دین درآورده آنچه را که درآن نیست . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : فارغ نبوی ز جنگ ماهی هرگز گاهی ملحدکشی و گاهی کافر. فرخی . هرکه آموزد اصول دین تو گویی ملحد است این سخن را باز بین تا در اجابت چیست پس . ناصرخسرو. مگر زین ملحدی باشد سفیهی که چشم سَرْش کور و گوش دل کر. ناصرخسرو. زآن طایفه اکنون هزار ملحد وز لشکر تو پنج یک سواره . عثمان مختاری (دیوان چ همایی ص 481). می خورد، شش تازند، غیبت کند لوطی بود او مسلمان باشد و من ملحد از بهر خدا. سوزنی . ملحدان را ظرافتی باشد تو به دین ملحدی ظریف نه ای . کمال الدین اسماعیل . ملحد گرسنه در خانه ٔ خالی بر خوان عقل باور نکندکز رمضان اندیشد. (گلستان ). || آنکه در حرم از حد درگذرد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آنکه پاس فرمان نمی کند. (ناظم الاطباء). || آنکه با خدای شریک می گرداند. || آنکه ستم می کند. || آنکه غله را جهت گران فروختن نگاه می دارد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به الحاد شود. || باطنی . که معانی ظاهر قرآن را نپذیرد و برای آن معنی باطن قائل باشد : اما درروزگار فترت و استیلای ملحدان اباداﷲ سنتهم خراب گشت . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ). چنانکه ملحد گوید کار باطن دارد رافضی گوید کار تقیه دارد و علی همواره تقیه کرد. (کتاب النقض ص 98). آثار او بسیار است و یکی از آن جمله فتح ترشیز است که به یک نهضت صد ملحد جاحد را به دوزخ فرستاد. (لباب الالباب چ نفیسی ص 50). و رجوع به ملاحده شود. 1- بت پرست، بدآيين، بددين، بدكيش، بدمذهب، بي ديانت، زنديق، كافر، لامذهب، مرتد، مشرك، هندو
2- ايمان باخته
3- منحرف، شوريده راه heretic,misbeliever المهرطق، كافر، الملحد، المنشق عن عقيدة، زنديق ateist l'athée der atheist el ateo l'ateo
کلمه «ملحد» در زبان فارسی به معنای کسی است که به عقاید مذهبی باور ندارد یا آنها را انکار میکند. در نگارش و استفاده از این کلمه، رعایت برخی نکات قواعدی و نگارشی مهم است:
نقطهگذاری: در جملات خبری یا تعریفی که شامل واژه «ملحد» میشود، از نقطهگذاری صحیح استفاده کنید. مثلاً: «او یک ملحد است.»
نحوهی استفاده: این واژه معمولاً به عنوان اسم به کار میرود. به همین دلیل در جملات میتوانید از آن بهعنوان فاعل یا مفعول استفاده کنید. مثلاً: «ملحدان به فلسفههای مختلفی گرایش دارند.»
توجه به بار معنایی: واژه «ملحد» ممکن است بار معنایی منفی یا نامطلوبی داشته باشد. در نوشتار یا گفتار عمومی، به این نکته توجه داشته باشید و از استفادهی آن در مواردی که ممکن است توهینآمیز باشد، خودداری کنید.
تطابق با قواعد صرف و نحو: اگر بخواهید از آن به صورت جمع استفاده کنید، به شکل «ملحدان» میباشد.
استفاده در بافتهای خاص: اگر از این واژه در بافتهای علمی یا مذهبی استفاده میکنید، سعی کنید توضیحات یا تعاریف اضافی ارائه دهید تا از سوء تفاهم جلوگیری شود.
با رعایت این نکات، میتوانید به شکل مناسبی از کلمه «ملحد» در نوشتار و گفتارتان استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او به عنوان یک ملحد، همواره به دنبال پاسخهای علمی برای سوالات فلسفی خود بود.
در مناظرهای که برگزار شد، ملحد به نقد اعتقادات دینی پرداخت و استدلالهای خود را به خوبی بیان کرد.
بسیاری از ملحدین بر این باورند که اخلاقیات میتواند بدون وابستگی به مذهب و ایمانی خاص پایهگذاری شود.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر