جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
از نسخه‌ی هوش مصنوعی لام تا کام دیدن فرمایید؛ دنیای جدیدی منتظر شماست! لام تا کام هوشمند

malax
grasshopper  |

ملخ

معنی: ملخ . [ م َ ] (ع مص )رفتار سخت و سخت رفتن . گویند: ملخ القوم ملخة صالحة؛ اذا ابعدوا فی الارض . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ملخ القوم ؛ یعنی دور رفتند آن قوم در زمین . (ناظم الاطباء). || آمد و رفت و تردد نمودن در باطل و بسیاری کردن در آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ): ملخ فی الباطل ؛ تردد نمود و آمد و رفت کرد در باطل و بسیاری کرد در آن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || به دست و به دندان کشیدن چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دوتا شدن و شکسته گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء): ملخ المراءة؛ دوتا شد زن و شکسته گردید. (از اقرب الموارد). || گاییدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || متغیر و مزه برگشته شدن طعام . || بازی کردن اسب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کمیز خود خوردن تکه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). بول خود خوردن بز نر. (از اقرب الموارد). || بازماندن گشن از گشنی . ملوخ . ملاخة. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). || شکستن شاخه ها برای کاشتن آنها. (از دزی ج 2 ص 611). || جدا کردن . از جا درآوردن . (دزی ایضاً). || (اِ) شاخه های کنده شده برای کاشتن . (ازدزی ایضاً).
... ادامه
741 | 0
مترادف: 1- پروانه 2- جراد 3- ميگو
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [پهلوی: malak] (زیست‌شناسی)
مختصات: (مَ لَ)(اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: malax
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 670
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
grasshopper | locust , cicada , cicala , grig , shrimp
ترکی
çekirge
فرانسوی
sauterelle
آلمانی
heuschrecke
اسپانیایی
saltamontes
ایتالیایی
cavalletta
عربی
جندب | جراد , الجراد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ملخ" در زبان فارسی به عنوان یک اسم استفاده می‌شود و به نوعی حشره اشاره دارد. در نگارش و استفاده از این کلمه، قواعد و نکات زیر را باید در نظر گرفت:

  1. جنس کلمه: کلمه "ملخ" مذکر است، زیرا به نوعی حشره اشاره دارد که عموماً به صورت مذکر تلقی می‌شود.

  2. جمع‌سازی: جمع "ملخ" به صورت "ملخ‌ها" نوشته می‌شود. برای جمع دیگر ممکن است از "ملخ‌ها" یا "ملخ‌ها" استفاده کرد.

  3. کاربرد در جملات:

    • مثال: "ملخ‌ها در فصل گرما به تعداد زیاد ظاهر می‌شوند."
    • در جملات می‌توان از این کلمه به عنوان فاعل، مفعول یا دیگر اجزای جمله استفاده کرد.
  4. نقش‌های دیگر:

    • در برخی متون می‌توان به عنوان استعاره یا تشبیه از "ملخ" استفاده کرد، مثلاً برای توصیف یک وضعیت خاص.
  5. استفاده هنری: در ادبیات و شعر، ممکن است از "ملخ" به‌عنوان نماد یا نشانه‌ای از طبیعت یا فصلی خاص استفاده شود.

  6. تلفظ و املا: در نگارش، این کلمه به صورت "ملخ" (با لام و خاء) نوشته می‌شود و تلفظ آن به صورت "malakh" است.

به طور کلی، هنگام استفاده از کلمه "ملخ"، توجه به قواعد نگارشی و نحوه استفاده در جمله بسیار مهم است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. ملخ‌ها از جانداران شگفت‌انگیزی هستند که می‌توانند به راحتی بپرند و مسافت‌های طولانی را طی کنند.
  2. در فصل تابستان، صداهای ملخ‌ها در دشت‌ها به گوش می‌رسد و به زیبایی طبیعت افزوده می‌شود.
  3. برخی از کشاورزان ملخ‌ها را به عنوان آفت محصولات خود می‌شناسند و برای کنترل آن‌ها تدابیر خاصی اتخاذ می‌کنند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری