جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×
×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
پیوستن به لام تا کام

زیر مجموعه ها


سوالات متداول

×
×

mama  |

مما

معنی: مما. [ م ِم ْ ما ] (ع حرف جر + اسم ) مِن ْ ما، یعنی از چه و برای چه . (ناظم الاطباء).
960 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 81
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
mama
عربی
ماما | أم , والدة

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

ممائزت

ممائزت . [ م ُ ءَ / ءِ زَ ] (از ع ، اِمص ) جدا ساختن و تمیز کردن . (غیاث اللغات ). ممایزة.

ممأاة

ممأاة. [ م ُ ] (ع مص ) با هم شرط کردن بر صد. (آنندراج ): شارطته ممأاة؛ با او شرط کردم بر صد.

ممات

ممات .[ م َ ] (ع مص ، اِمص ) مرگ . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء)

ممات

ممات . [ م ُ ] (ع ص ) مرده و متروک و منسوخ . (ناظم الاطباء). مهجور. مهجورة. (یادداشت به خط مرحوم

مماتکة

مماتکة. [ م ُ ت َ ک َ ] (ع مص ) مهر به مهر فروختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مماهره در

مماتن

مماتن . [ م ُ ت ِ ] (ع ص ) دورشده . (ناظم الاطباء). دورشونده . || به نهایت دورکننده . (منتهی

جعبه لام تا کام

وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
سفارش تبلیغات

تبلیغات توضیحی

عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات موضوعی

  1. ایدئولوژی زندگی تو چیه ؟ لایو با سیدمحمدعرشیانفر
  2. خرید دوره پولسازی

تبلیغات تصویری