جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mona''am
beneficent  |

منعم

معنی: منعم . [ م ُ ع َ ] (ع ص ) احسان کرده شده و نیکویی کرده شده . (ناظم الاطباء) :
وین عید همایون به تو برفرخ و میمون
تو منعم و آن کس که تو خواهی به تو منعم .
عنصری (دیوان چ یحیی قریب ص 137).
ایزد عز ذکره ما را و همه ٔ مسلمانان را در عصمت خویش نگاه داراد... تا به شکر نعمتهای وی و بندگان وی که منعمان باشند رسیده آید. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 253).
- منعم علیه ؛ پذیرفته ٔ احسان و نیکویی . (ناظم الاطباء). || کثیرالمال . || نیکوحال . (از اقرب الموارد) (ازمحیطالمحیط).
... ادامه
646 | 0
مترادف: بخشنده، توانگر، ثروتمند، دارا، غني
متضاد: مسكين
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [عربی] [قدیمی]
مختصات: (مُ عَ) [ ع . ] (اِمف .)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: mon'em
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 200
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
beneficent
ترکی
yumuşak
فرانسوی
doux
آلمانی
weich
اسپانیایی
suave
ایتالیایی
morbido
عربی
محسن | رحيم , منان , منصة , مفيد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "منعم" در فارسی به معنای "بخشنده" یا "برکت‌دهنده" است و از ریشه عربی "نعم" به معنای نعمت و نعمت دادن گرفته شده است. در مورد قواعد فارسی و نگارشی این کلمه، می‌توان به نکات زیر اشاره کرد:

  1. املا: کلمه "منعم" با دو حرف "م" و "ن" نوشته می‌شود. توجه به صحیح نوشتن حروف و نداشتن کلماتی مانند "منع" که معنای متفاوتی دارد، مهم است.

  2. نحوه به کارگیری: "منعم" می‌تواند به عنوان صفت یا اسم به کار رود. به عنوان مثال، می‌توان گفت: "او منعم است" یا "منعم بودن به دیگران".

  3. خانواده واژه: این کلمه می‌تواند به دیگر فرم‌ها و مشتقات نیز اشاره داشته باشد، نظیر "نعمت" و "نعمتی" که به معنای خیر و برکت است.

  4. جنس و عدد: "منعم" در زبان فارسی به صورت مفرد و مذکر است، و برای اشاره به مؤنث می‌توان از "منعمه" استفاده کرد، هرچند در متون ادبی کم‌تر رایج است.

  5. نحو: در جملات، "منعم" معمولاً به عنوان فاعل یا مفعول به کار می‌رود. مثلاً: "خداوند منعم است" یا "از منعم‌ها بهره‌مند شویم".

در نهایت، برای نوشتارهای رسمی و ادبی، رعایت نکات نگارشی، مانند رعایت فاصله‌ها و استفاده صحیح از علائم نگارشی نیز اهمیت دارد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. پدرم همیشه می‌گوید که بخشش و منعم بودن باید در نهاد هر انسانی وجود داشته باشد.
  2. او با رفتار منعم‌اش توانست دل همه را به دست آورد و دوستان زیادی پیدا کند.
  3. منعم بودن در کارها، باعث می‌شود که دیگران هم به خوبی و مهربانی پاسخ دهند.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری