جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

mahd
cradle  |

مهد

معنی: مهد. [ م َ ] (ع اِ) گاهواره . (دهار) (مهذب الاسماء) (غیاث ) (منتهی الارب ) (آنندراج ). منجک . (مهذب الاسماء). هر موضعی که برای طفل مهیا سازند. (غیاث اللغات ) :
درمسجدند و ساخته چون مهد کودکان
هم آب خانه در وی و هم جای خوابشان .
خاقانی .
دایه ٔ من عقل و زقه شرع و مهد انصاف بود
آخشیجان امهات و علویان آبای من .
خاقانی .
از سر زلف تو بویی سربه مهر آمد به ما
جان به استقبال شد کای مهد جانها تا کجا.
خاقانی .
بهر طفلان حق زمین را مهد خواند
شیر در گهواره بر طفلان فشاند.
مولوی (مثنوی ).
تا بنات نبات در مهد زمین بپروراند. (گلستان ).
چو بیچاره شد پیشش آورد مهد
که ای سست مهر فراموش عهد
نه در مهد نیروی حالت نبود؟
مگس راندن از خود مجالت نبود؟
سعدی (بوستان ).
- مهد علیا ؛ لقبی است مادر بزرگان و شاهان را. رجوع به مهد علیا در ردیف خود شود.
- مهد عیسی ؛ جایگاه تولد عیسی . رجوع به سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 43 و مهد عیسی در ردیف خود شود.
- مهد میکائیل ؛ جایگاه و مستقر میکائیل :
سر برون زد ز مهد میکائیل
به رصدگاه صور اسرافیل .
نظامی (هفت پیکر ص 13).
- مهد مینا ؛ کنایه از آسمان است . (برهان قاطع) (آنندراج ).
|| خوابگاه عروس . (آنندراج ). || تبار. دوده . || برای کلمه ٔ مهد در آیه ٔ شریفه ٔ «الذی جعل لکم الارض مهداً و سلک لکم فیها سبلاً و انزل من السماء ماءً» (قرآن 53/20)، معادلهای زیر در تفاسیر آمده است : آرامگاه . (تفسیر ابوالفتوح ). آرامگاه و بنگاه . (کشف الاسرار ج 6 ص 117). آرامگاه و نشستنگاه و خفتنگاه . (تفسیری بر عشری از قرآن مجید ص 117). بساط. (نسفی ج 1 ص 441). بستر. (طبری ج 4 ص 990). جامه ٔ گسترده و فرش . (تفسیر کمبریج ج 1 ص 61). فرش گسترده شده . (منهج الصادقین ج 5 ص 494). گسترده . (قرآن مترجم ). آرامگاه . (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). || زمین . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ، مُهود، مِهاد. (ناظم الاطباء). || تخت روانی که بر پشت اسب یا استر یا فیل یا شتر می نهادند و زنان در آن مسافرت می کردند و هم بزرگان و شاهان ، و گاهی آن را با زر و دیگر گوهرها می آراستند و داشتن مهد یکی از لوازم و علائم بزرگی و حشمت بوده است . عماری . کجاوه . محمل . تخت روان :
ز دینار و از گوهر و طوق وتاج
همان مهد پیروزه و تخت عاج .
فردوسی .
همه مهد زرین به دیبای چین
به گوهر بیاراسته همچنین .
فردوسی .
برفتند با یوز و بازان و مهد
گرازان و یازان سوی رود شهد.
فردوسی .
گر زآنکه خسروان را مهدی بود بر اشتر
خنیاگران او را پیل است با عماری .
منوچهری .
نشانده ویس را در مهد زرین
چو مه پیرامنش کیوان و پروین .
(ویس و رامین ).
پدر در مهد استر با پسر و سی سوار و غلامی سی با ایشان . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 157). قوم دور شدند و من پیش مهد بایستادم . (تاریخ بیهقی ص 162). غلام خاصی که با سلطان بود در مهد خالی کرد. (تاریخ بیهقی ص 162).
خاقانی ار ز خدمت مهد تودور ماند
عمرش بخورده در سر تشویر آن شده .
خاقانی .
می به قدح در چنانک شیرین در مهد زر
باربدی وار کوس برزد گلبام صبح .
خاقانی .
ذات او مهدی است از مهد فلک زیر آمده
ظلم دجالی ز چاه اصفهان انگیخته .
خاقانی .
به وقت حرکت مهد بر پیل نهادی و هر روز مهتر پیلبانان جمله پیلان بر وی عرضه دادی . (سندبادنامه ص 56). جمهوری از علمای مشرق در خدمت مهد او به بلخ آمدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 395).
بفرمودش به رسم شهریاری
کیانی مهدی از عود قماری
گرفته مهد را در تخته ٔ زر
برآموده به مروارید و گوهر
به آیین ملوک پارسی عهد
بخوابانید خسرو را در آن مهد .
نظامی .
مهد بر چرخ ران که ماه تویی
به کواکب دوان که شاه تویی .
نظامی (هفت پیکر ص 9).
چو گل در مهد آمد بلبل مست
به پیش مهد گل نعره زنان شد.
عطار.
- مهد روان ؛ تخت روان .
- || در بیت زیر از نظامی ظاهراً مقصود حالت محو و جذبه و بی خودی است :
هرکه در این مهد روان راه یافت
بیشتر ازنور سحرگاه یافت .
نظامی (مخزن الاسرار ص 69).
- مهدنشین ؛ نشیننده در مهد. نشیننده در تخت روان . آنکه در مهد می نشیند. کنایه از حرکت کننده و از جائی به جائی رونده با وسائل راحت و آرام بخش :
آن مهدنشین عروس خوش باش
رشک قلم هزار نقاش .
نظامی .
|| توسعاً به مناسبت معنی تخت روان ، دختر یا خواهر پادشاهی آنگاه که او را از شهری به شهری برند ازدواج را. (از یادداشت مؤلف ).
... ادامه
743 | 0
مترادف: 1- گاهواره، گهواره، مهاد 2- كجاوه، محمل 3- چوبك
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [مٲخوذ از هندی] (زیست‌شناسی)
مختصات: (مَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: S
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: mahd
منبع: لغت‌نامه دهخدا
معادل ابجد: 49
شمارگان هجا: 1
دیگر زبان ها
انگلیسی
cradle | nurse , kindergarten
ترکی
Çocuk yuvası
فرانسوی
jardin d'enfants
آلمانی
kindergarten
اسپانیایی
jardín de infancia
ایتالیایی
asilo
عربی
روضة أطفال
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "مهد" در زبان فارسی به معنای محل پرورش و تربیت کودکان، به ویژه مهدکودک، استفاده می‌شود. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نقش کلمه: "مهد" معمولاً به عنوان اسم به کار می‌رود و می‌تواند به عنوان اسم خاص یا اسم عمومی استعمال شود. به عنوان مثال، در عبارت "مهدکودک" که به معنای مکان خاصی برای نگهداری و آموزش کودکان است.

  2. نقطه‌گذاری: وقتی "مهد" در جملات آورده می‌شود، باید از قواعد نقطه‌گذاری صحیح پیروی کنید. مثلاً بعد از جمله‌های کامل (شامل فعل و فاعل) می‌توانید از نقطه در انتهای جمله استفاده کنید.

  3. ترکیبات: "مهد" ممکن است با کلمات دیگر ترکیب شود، مانند "مهدکودک" یا "مهد کودک". در این موارد، باید دقت کنید که چگونه این ترکیب‌ها نوشته می‌شوند و به چه معنی اشاره دارند.

  4. صرف و نحوه‌ی به کارگیری: بسته به متن، "مهد" ممکن است به اشکال مختلفی در جملات استفاده شود. به عنوان مثال، می‌تواند به عنوان فاعل، مفعول یا complemento به کار رود.

  5. رعایت سازگاری جنسیتی: در زمان تکرار یا توصیف، باید سازگاری جنسی و عددی را رعایت کنید.

  6. توجه به زبان محاوره و نوشتاری: در زبان محاوره ممکن است کلمات غیررسمی یا اصطلاحاتی استخدام شوند که در نوشتار رسمی مناسب نیستند.

در نهایت، همیشه باید دقت کنید که متن شما از نظر گرامر و نگارشی صحیح و قابل فهم باشد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. مهد کودک محلی مکانی ایمن و شاد برای کودکان است تا بتوانند بازی کنند و یاد بگیرند.
  2. مادر هر روز صبح فرزندش را به مهد کودک می‌برد تا با دیگر کودکان اجتماعی شود.
  3. مربی در مهد با استفاده از بازی‌ها و فعالیت‌ها به کودکان آموزش می‌دهد.

واژگان مرتبط: پرستار، دایه، پرورشگاه، مرهم گذار

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری